سیدرضا هاشمی زاده/استان هرمزگان، با وجود کسب عنوان قطب تجارت و اقتصاد کشور، با بحرانی در ظاهر خاموش اما درحال گسترش روبهرو است. آمار رسمی از بازماندن بیش از ۲۷ هزار دانشآموز (بر اساس آمار سال تحصیلی گذشته) از چرخه تحصیل حکایت دارد که زنگ خطر جدی برای عدالت آموزشی و آینده توسعه انسانی این […]
سیدرضا هاشمی زاده/استان هرمزگان، با وجود کسب عنوان قطب تجارت و اقتصاد کشور، با بحرانی در ظاهر خاموش اما درحال گسترش روبهرو است. آمار رسمی از بازماندن بیش از ۲۷ هزار دانشآموز (بر اساس آمار سال تحصیلی گذشته) از چرخه تحصیل حکایت دارد که زنگ خطر جدی برای عدالت آموزشی و آینده توسعه انسانی این استان راهبردی محسوب میشود. این بحران نه تنها ریشه در فقر و کمبود زیرساختها دارد، بلکه با غلبه آموزش نظری بر مهارتآموزی و رونق مشاغل کاذب مانند سوختبری و قاچاق پیوند خورده و نیازمند یک “حرکت جمعی فرابخشی” برای نجات آینده استان است.
بازمانده ها
آمار رسمی که توسط برخی مقامات ارشد استانی و کشوری تأیید شده، نشاندهنده ابعاد نگرانکننده و توزیع نامتوازن بازماندگی از تحصیل در هرمزگان است. ۲۷,۵۲۶ دانشآموز هرمزگانی در سال تحصیلی گذشته از تحصیل بازمانده یا ترک تحصیل کردهاند. بیشترین آمار بازماندگی در شرق استان شامل میناب، جاسک، بشاگرد و سیریک با بیش از ۱۰ هزار نفر مشاهده میشود که نشاندهنده تمرکز مشکل در مناطق محرومتر است.در مرکز استان، بندرعباس بیش از ۵۵۰۰ نفر و در غرب استان و جزایر قشم و رودان جمعاً بیش از ۱۲ هزار نفر از تحصیل بازماندهاند.

ریشه ها، فقر، قاچاق و ضعف زیرساختها
علتهای ترک تحصیل در هرمزگان مجموعهای از عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ساختاری هستند که فراتر از کنترل آموزش و پرورش عمل میکنند. مهمترین دلیل در مقاطع متوسطه ۱۵ تا ۱۷ سال درهرمزگان وسوسه درآمدهای کلان از قاچاق سوخت و کالاست. نوجوانان به دلیل فقر اقتصادی شدید و یا درآمدهای خیره کننده، جذب مشاغل پرخطر و پردرآمدی چون سوختبری و قاچاق کالا میشوند. درآمد سریع و نامتعارف این فعالیتها، انگیزه تحصیل را از بین برده و به عدم تمکین از والدین دامن میزند. در مقطع ابتدایی (حدود ۱,۶۰۰ نفر)، ناتوانی خانوادهها در تأمین حداقل هزینههای اولیه تحصیل (پوشاک، لوازمالتحریر و سرویس) و همچنین معلولیت، دلایل عمده بازماندن ازتحصیلند . نبود مدارس متوسطه دوم در بسیاری از مناطق روستایی و دورافتاده، یک مانع جدی است. این مسئله به دلیل نگرانیهای فرهنگی و اجتماعی خانوادهها و نبود سرویس ایاب و ذهاب، منجر به ترک تحصیل دختران میشود. سیستم آموزشی همچنان بیش از حد به سمت آموزشهای نظری و تئوریک متمایل است، که با توجه به آمار بالای فارغالتحصیلان بیکار، انگیزه دانشآموزان برای ادامه تحصیل بیثمر را کاهش میدهد . مدیران استان تأکید دارند که این بحران، یک چالش ساختاری در سیستم آموزشی هرمزگان است. عدالت آموزشی و برابری در هرمزگان با شکاف عمیقی مواجه است و فاصله سطح آموزش در این استان با کشور و حتی بین مناطق مختلف شهر بندرعباس، بسیار معنادار و نگرانکننده است.
راهبردهای مقابله و حرکت فرابخشی
مقابله با این بحران نیازمند یک “مداخله موثر” و “بسیج عمومی” است که شامل بسیج تمام ظرفیتهای استانی، از جمله دولت، قوه قضائیه و نهادهای اقتصادی میشود.می بایست یک “کمیته جذب” به ریاست مستقیم فرماندار و با عضویت فعال دستگاههایی چون دادگستری، بهزیستی و …تشکیل شود. هدف این کمیته، استفاده از تمام ظرفیتها برای بازگرداندن دانشآموزان باشد و در موارد مقاومت والدین (به ویژه مرتبط با مشاغل کاذب) از طریق قوه قضائیه اقدام به احضار و …کند. دستگاه قضایی و مسئولان بر لزوم عمل به مسئولیتهای اجتماعی شرکتها و بنگاههای اقتصادی بزرگ استان برای تجهیز اماکن آموزشی و حمایت مالی از دانشآموزان کمبرخوردار تأکید و پیگیری کنند . توسعه عدالت آموزشی در مناطق محروم و حاشیه شهرها، تقویت مهارتآموزی و تلاش برای حل مشکل فضای آموزشی، نیروی انسانی و تجهیزات از راههای است که دانش آموزان را به ادامه تحصیلات برمی انگیزاند . بحران بازماندگی از تحصیل در هرمزگان، صرفاً یک کمبود آموزشی نیست؛ بلکه آیینهای از نابرابریهای عمیق اجتماعی و تهدیدی جدی علیه سرمایه انسانی است. آینده هرمزگان و تحقق توسعه پایدار آن، در گرو نجات این بیش از ۲۷ هزار دانشآموز است. تعلل در این زمینه، نسلی را به وجود خواهد آورد که ظرفیتهای بالقوه استان را به هدر داده و آسیبهای اجتماعی را در قلب اقتصادی کشور تشدید خواهد کرد.

























Friday, 5 December , 2025