جبار آذین/باز هم مهر از راه رسید،اما هم‌چنان از مهر و مهربانی خبری نیست. فرزندان کوچک وطنم که آرزوهای بزرگ در سینه دارید و خانواده‌هایتان برای آن‌که باشید و بمانید و سرفراز زندگی کنید،امسال هم به رغم دست‌های فقر و ناداری، کیف و کفش و لوازمی،تهیه کرده‌اند تا به مدرسه بروید و دست در دست […]

جبار آذین/باز هم مهر از راه رسید،اما هم‌چنان از مهر و مهربانی خبری نیست.

فرزندان کوچک وطنم که آرزوهای بزرگ در سینه دارید و خانواده‌هایتان برای آن‌که باشید و بمانید و سرفراز زندگی کنید،امسال هم به رغم دست‌های فقر و ناداری، کیف و کفش و لوازمی،تهیه کرده‌اند تا به مدرسه بروید و دست در دست یکدیگر بخوانید،ما گل‌های خندانیم، فرزندان ایرانیم…!آن‌ها تمام آرزوها و آمال سوخته و نافرجام دیروز و امروز خود را در فردای رویای زیبای شما می‌بینند،گرچه باور دارند که این همان رویاست،اما دوست دارند که اگر نشد و نگذاشتند تا آن‌ها رویاهای خود را در واقعیت به آغوش کشند،لیکن،با دست‌های لرزان و چشم‌های گریان،آرزو می‌کنند،دست کم فرزندان شما شاید روزگاری به زندگی و زیبایی و عشق و محبت و آرامش و رفاه و مهربانی لبخند بزنند.

عزیزانم:کاش در روزگارانی دیگر بودیم و من برایتان از گل و شکوفه و شکوفایی و آرزوهای قشنگ، قشنگ می‌گفتم و می‌نوشتم!کاش به جای قناری،جغد بر بام خانه‌هایمان آشیان نمی‌کرد!کاش کودکان کار در حسرت درس و عشق و مدرسه نبودند!کاش هنوز بودند کسانی که نشانی خانه دوست را به یاد داشتند!
کاش معلم‌هایتان،مجبور نبودند برای گردش چرخ لنگ زندگی خود،مسافرکشی کنند و راننده سرویس مدارس نبودند!کاش فقر نبود!کاش گرسنگی نبود!کاش هنوز علم و هنر خریدار داشت و هزاران کاش و هیهات دیگر!

فرزندانم:از شما خواهشی دارم،لطفا به مدرسه نروید!
آن زمان که ما به مدرسه می‌رفتیم به ما می‌گفتند:بنویسید،علم بهتر است یا ثروت؟و ما مانند شما در امروز،می‌نوشتیم،علم! اما باور کنید اشتباه می‌کردیم،چرا که زندگی به ما فهماند و اوضاع امروز ایران سوخته به شما هم می‌آموزد،آنچه ما نوشتیم و می‌خواهند که شما نیز بنویسید،غلط است،زیرا ثروت بهتر از علم است!!!

به دست‌های خالی پدرها و مادرهای خود نگاه کنید و بعد چشم بگردانید و برج‌ها و کاخ‌های اعیانی و اشرافی را از نظر بگذرانید!به خود و زندگی‌تان بنگرید و سپس همسالان آقازاده و زندگی‌هایشان را نظاره کنید.اگر چنین کنید شما نیز در خواهید یافت ثروت،از علم و هنر بهتر است.

در وطن چاک،چاک ما،آن کس که علم و هنر دارد،فقیر و درمانده و گرفتار و مستاجر بیمار و منزوی و خوار است و آن‌ که،پول وثروت اندوخته غرق لذت است. کوچولوهای نازنین و کمی بزرگترهای پر امید،لطفا به مدرسه نروید،چرا که در آنجا،چیزی که بتواند شما و خانواده و مملکت را از فقر و نداری و فلاکت نجات دهد و فردای خوب و نیک و زیبا برایتان رقم زند به شما آموزش نمی‌دهند!

لطفا درس و عشق و علم و هنر را رها و فراموش کنید و به دنبال پول و مال و ثروت از هر راهی باشید!و هرگز از یاد نبرید در مملکتی که انسان و انسانیت و علم و فرهنگ و هنر،خریداری ندارند و یا زیر پای ثروت و قدرت له می‌شوند “ثروت بهتر از علم است”

لطفا به مدرسه نروید.