محمدعلی وزیری/اگر آغاز جنبش ملی مشروطه را ۲۱ آذر ۱۲۸۴ و ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ را روز پیروزی آن بدانیم دچار سطحی نگری شده ایم زیرا نهضت مشروطه یک انقلاب کور ایدئولوژیکی گروه خاص یا کودتای نظامی نبود بلکه جنبشی با زمینه‌ دانایی و دگرگونی و تحول فکری بود که نظام سلطنتی با حکومت مطلقه شاه […]

محمدعلی وزیری/اگر آغاز جنبش ملی مشروطه را ۲۱ آذر ۱۲۸۴ و ۱۳ مرداد ۱۲۸۵ را روز پیروزی آن بدانیم دچار سطحی نگری شده ایم زیرا نهضت مشروطه یک انقلاب کور ایدئولوژیکی گروه خاص یا کودتای نظامی نبود بلکه جنبشی با زمینه‌ دانایی و دگرگونی و تحول فکری بود که نظام سلطنتی با حکومت مطلقه شاه باید به سلطنت مشروطه با تاسیس عدالتخانه تبدیل شود که همه اقشار و اقوام ملت در آن حق رای و نظر داشته باشند. زمینه این تغییرات از سال‌ها قبل و به سبب آشنایی ایرانیان با پیشرفت‌های کشورهای غربی و اصلاحاتی که با تفکر صدر اعظم‌های شاهان قاجار؛ نظیر قائم مقام، امیرکبیر و میرزاحسین خان سپهسالار و روشنگرانی چون سیدجمال شروع شده بود. اما چالش بزرگ آن برنتابیدن همین نظارت ملی و نظر مردم از طرف شاه و دربار بود زیرا شاه برجان، مال و ناموس رعیت و کل تصمیم ها مسلط و آزاد بود و رعیت نادانی بود که خون شاهی و اصالت نداشته و قادر به تشخیص خیر و صلاح خود نبوده تا بتواند دربرابر نظر شاه که سایه خداست، نظر بدهد. از دیگر سوی مخالفت برخی از علما با مشروطه بود که قانونگذاری را حق خدا و رسول و در قالب شریعت روا می دانستند. آنها نظام دولت_ ملت و آزادی و برابری را عین کفر و رهآوردغرب می دانستند گرچه همراهی حضرات مجاهد آیه الله طباطبایی و بهبهانی تعدیل کننده بود. محققان تشکیل اولین دوره مجلس شورای ملی را سرآغاز تحقق رویاهای ملت و مهمترین دستاورد انقلاب مشروطه می دانند گرچه در ادوار بعد، شاهد فراز و نشیب‌ در تشکیل مجلس بودیم که بستگی به رفعت مقام و شآن منتخبین و مکانت رئیس مجلس داشت هرچه منتخبین ملی تر؛ فرهمندتر و ریشه دارتر بودند قدرت شاه و دولت حتی عدلیه تعدیل و درخدمت ملت درمی آمد.

برخی باور داشتند پیروزی انقلاب اسلامی احیای نهضت مشروطه و دربرابر قدرت مطلق فردی شاه مستبد بود. اما از روزی که غربال شورای محترم نگهبان برحسب استصواب که مصوبه خود مجلس بود دانه درشتهای متخصص وشجاع (با احترام به قلیل نمایندگان فعلی که از آن تبارند) را حذف کرد نوبت به کسانی رسید که گروهی و لیستی از منابع خاص تایید شده اند و چوب عدم تایید مجدد و قانون نظارت بر گفتار و رفتار برسر خود می بینند و چون یدالله ملت بر پشت خود ندارند از شأن والای نماینده مردم شریف به ابزارک قیام و قعود مبدل شده اند. بعضی سخنرانی های برخی راه یافتگان به مجلس و طرحهای سستی که ارائه می کنند را که می بینیم و می شنویم حسرت خورده عرق شرم ریخته در‌می یابیم این عده از قلت قامت اندیشه و کم عمقی بینش رنج برده نگاه ملی شمول ندارند. از روزی که صحن مجلس شاهد فحاشی و ضرب و جرح بزرگان ملی بود و رئیس مجلس وقت لبخند تایید می زد آن جلسه را آغاز سراشیبی شأن مجلس شورای اسلامی تعیین کنید تا امروز که برخی نمایندگان خود را وکیل اقلیت و مدیون کسانیکه آنان را در لیست گذاشتند می دانند. لذا ادای دین به ملت و نظام را درخود نمی بینند همین امر یکی از دلایل فرو ریزی جایگاه قانونگذاری و نظارت مجلس شده است ناچار نظام نیز برای رفع هربحران و چالش مجبور به تشکیل یک شورا یا قرارگاه جدیدشده تا قادر به قانونگذاری و اخذ تصمیم قاطع بوده حتی مصوبه مجلس را بایکوت کند. از دگر سو مقصر تقلیل بعد نظارتی مجلس هم آن دسته نمایندگانی بدانید که در عزل و نصبها دخالت کرده تیغ استیضاح و تحقیق و تفحص شان را کند کرده اند زیرا برخی به جای صحن علنی و ارایه مستندات دادگاه پسند و رای شفاف؛ مشکل ضعف مدیریت درانجام وظیفه یا تخلف وزیر یا زیرمجموعه و مدیران استانی و محلی را با گفتگو وتعامل! با وزرا و گرفتن امتیاز برای حوزه انتخاباتی یا برای … ؛دوستانه حل می کنند. از این رو رفته رفته مجالس دو ستون تقنین و نظارتیش لرزان شده ابهت و شآنیت لازم را نداشته از راس امور و عصاره فضایل ملت می افتد. این مجلس نحیف کم رونق ظلم به شهدا و مجاهدان انقلابی از مشروطه تا انقلاب اسلامی خواهد بود.