سیدرضا هاشمی زاده /روزنامه‌نگار در روزگاری که خبر در لحظه می‌آید و همان آن می میرد، روزنامه‌نگاری مکتوب در ایران، نبردی دشوار و نفس گیر را برای بقا ادامه می دهد. این هنر/عشق /حرفه که روزگاری تنها دروازه انتشار اطلاعات برای جامعه بود، امروز خود را در محاصره‌ای از چالش‌های بی‌سابقه می‌بیند؛ از هجوم بی‌امان […]

سیدرضا هاشمی زاده /روزنامه‌نگار
در روزگاری که خبر در لحظه می‌آید و همان آن می میرد، روزنامه‌نگاری مکتوب در ایران، نبردی دشوار و نفس گیر را برای بقا ادامه می دهد. این هنر/عشق /حرفه که روزگاری تنها دروازه انتشار اطلاعات برای جامعه بود، امروز خود را در محاصره‌ای از چالش‌های بی‌سابقه می‌بیند؛ از هجوم بی‌امان فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی گرفته تا فشارهای معیشتی و زیرساختی که اکسیژن حیات این رسالت شریف را به چنگ خود گرفته است. این گزارش، در ایام نامگذاری شده پاسداشت روز خبرنگار نگاهی به این چالش‌ها انداخته و تلاش می‌کند تا ابعاد مختلف این بحران را از میدان عمل تا دانشگاه و از پایتخت تا شهرستان، بررسی کند.
سرعت در برابر دقت؛ جنگ پلتفرم‌ها و چالش‌های خبررسانی
یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های روزنامه‌نگاری مکتوب، رقابت با سرعت سرسام‌آور فضای مجازی است. در دنیای امروز، هر خبر، حتی کوچک‌ترین آن‌ها، در کسری از ثانیه در پلتفرم‌های مختلف منتشر می‌شود و به سرعت انتشار پیدا می‌کند. این شرایط، مجالی برای پنهان ماندن اخبار باقی نگذاشته و سرعت را به مهم‌ترین فاکتور در اطلاع‌رسانی تبدیل کرده است. اما این سرعت، به‌طور متناقضی، به قیمت فدا شدن دقت و صحت اطلاعات تمام می‌شود.
در این میان، پدیده‌ای به نام “شهروند-خبرنگار” ظهور کرده که هرچند می‌تواند صدای مردم باشد و اطلاعاتی را منتشر کند( دورمانده ازچشم رسانه‌های رسمی )، اما غالباً از عمق و نگاه چندجانبه یک روزنامه‌نگار حرفه‌ای بی‌بهره است. یک روزنامه‌نگار اصیل، باسابقه و متخصص، تلاش می‌کند تا یک موضوع را از ابعاد مختلف بررسی و کنکاش کند؛ با منابع گوناگون صحبت نماید، مدارک را تأیید کند و گزارشی جامع و منصفانه ارائه دهد. این فرایند، زمان‌بر است و با شتاب فضای مجازی همخوانی ندارد. در مقابل، شهروند-خبرنگار ممکن است صرفاً با تکیه بر یک بعد از ماجرا و با عجله، خبری را منتشر کند که فاقد دقت لازم است. این تفاوت در رویکرد، روزنامه‌نگاری رسمی را در یک نبرد نابرابر گرفتار کرده است.

رسانه‌های رسمی تحت نظارت و پاسخگویی: روزنامه‌های رسمی، تحت نظارت گسترده دستگاههای متنوع ، مسئولان و ناظران قرار دارند. این نظارت، هرچند می‌تواند کندی سرعت را در پی داشته باشد، اما روزنامه‌نگاران را وادار به احتیاط و دقت در انتشار اخبار می‌کند. آن‌ها باید در برابر ناظران و مسئولان پاسخگو باشند و از اشتباهاتی که ممکن است به اعتبارشان آسیب برساند، پرهیز کنند. در مقابل، در روزنامه‌نگاری شهروندی، هر کس می‌تواند هر آنچه را که دیده یا شنیده، منتشر کند و پاسخگویی چندانی هم وجود ندارد. این شرایط، بستر مناسبی برای رشد شایعات، اخبار غیرصحیح و جعل حقیقت فراهم می‌کند.
بحران معیشت؛ روزنامه‌نگاری، حرفه‌ای برای عاشقان
یکی از جدی‌ترین معضلات روزنامه‌نگاری در ایران، وضعیت معیشت خبرنگاران است. امروز، روزنامه‌نگاری یک حرفه سخت و کم‌درآمد محسوب می‌شود. بسیاری از روزنامه‌نگاران و خبرنگاران، متحمل زحمات فراوانی برای تولید یک خبر، گزارش یا مصاحبه می‌شوند. یک خبرنگار میدانی ممکن است ساعت‌ها به دنبال یک سوژه باشد، در محیط‌های مختلف به تحقیق بپردازد و برای تهیه یک گزارش جامع، وقت و انرژی زیادی صرف کند. اما آن عایدی که نصیب او می‌شود، هرگز با میزان زحمت و تلاشش تناسب ندارد.
این عدم تناسب، باعث شده تا روزنامه‌نگاری برای بسیاری از افراد، شغلی جذاب نباشد. تنها کسانی در این حرفه باقی می‌مانند که واقعاً از روی عشق و علاقه عمیق به این کار دل بسته‌اند. این وضعیت، منجر به فرار مغزها و نیروهای حرفه‌ای از این حوزه شده است. بسیاری از روزنامه‌نگاران باسابقه و توانمند، پس از مدتی فعالیت، جذب روابط عمومی سازمان‌ها، نهادها و موسسات می‌شوند. در این مشاغل، آن‌ها از حقوق، مزایا و امکانات بهتری برخوردارند که در حرفه اصلی‌شان از آن محروم بودند. این پدیده، ضربه‌ای مهلک به پیکره روزنامه‌نگاری مستقل و حرفه‌ای وارد می‌کند و باعث می‌شود تا روزنامه‌ها از نیروهای متخصص خالی شوند.
چالش‌های زیرساختی و ساختاری؛ از کاغذ تا مسئولان کم طاقت
چالش‌های روزنامه‌نگاری تنها به مسائل معیشتی و رقابت با فضای مجازی محدود نمی‌شود. مدیران و صاحبان روزنامه‌ها نیز با مشکلات عدیده‌ای روبرو هستند که ادامه حیات آن‌ها را تهدید می‌کند.
افزایش قیمت‌ها و هزینه‌ها: بالا رفتن مداوم قیمت کاغذ و هزینه‌های چاپخانه، روزنامه‌های یومیه را درگیر یک بحران دائمی کرده است. این درگیری‌ها، توان مالی مدیران را برای برنامه‌ریزی‌های بلندمدت و سرمایه‌گذاری روی نیروی انسانی متخصص، کاهش می‌دهد. روزنامه‌ها نمی‌توانند نیروهای کیفی، مجرب و باسواد را پرورش داده و نگه‌دارند، زیرا توان پرداخت حقوق کافی را ندارند.

وضعیت در شهرستان‌ها: این معضلات در شهرستان‌ها به‌مراتب بیشتر و جدی‌تر است. علاوه بر مشکلات اقتصادی و زیرساختی، خبرنگاران شهرستانی با یک چالش دیگر نیز روبرو هستند: کم طاقتی مسئولان. در بسیاری از شهرهای کوچک، انتقادپذیری مسئولان بسیار کمتر از پایتخت است. این امر باعث می‌شود که خبرنگاران به دلیل انتشار مطالب انتقادی یا پرسیدن سؤالات چالشی، با برخوردهای تند، تهدید، تعقیب و تشکیل پرونده‌های قضایی مواجه شوند. بسیاری از خبرنگاران شهرستانی، که تلاش می‌کنند مطالبات مردم را منعکس کنند، در یک فضای ناامن به کار خود ادامه می‌دهند.
تحول در رسانه‌ها؛ از ژورنالیسم کلاسیک تا رسانه های جدید
ما در فضایی هستیم که مفهوم رسانه و روزنامه‌نگاری دستخوش تغییرات بنیادین شده است. امروز، رسانه دیگر به نشریات محدود و معدود اطلاق نمی‌شود. هر فردی که یک پلتفرم در شبکه‌های اجتماعی یا اپلیکیشن‌های خبری داشته باشد، می‌تواند خود را یک روزنامه‌نگار یا تولیدکننده محتوا بداند.
تغییر از ژورنالیسم به اینفلوئنسری: این تحول، مرزهای سنتی ژورنالیسم را در هم شکسته است. ما اکنون با پدیده‌هایی مانند “یوتیوبر”، “بلاگر” و “اینستاگرامر” مواجه هستیم که هر کدام قادرند جریانی اجتماعی ایجاد کنند و بر فرهنگ، اقتصاد و سیاست تأثیر بگذارند. این فضا، هرچند آزادتر به نظر می‌رسد، اما از چارچوب‌های اخلاقی و حرفه‌ای روزنامه‌نگاری سنتی فاصله گرفته است. در مقابل، رسانه‌های کاغذی و چاپی که بر اصول و قواعد کلاسیک ژورنالیسم استوارند، در برابر این رسانه‌های جدید تصویری و ویدویی، کم‌فروغ شده‌اند.
نیاز به سازگاری با فناوری‌های نوین: روزنامه‌نگاری نیازمند سازگاری با ابزارهای نوین، از جمله هوش مصنوعی است. این ابزارها می‌توانند به روزنامه‌نگاران در جمع‌آوری داده‌ها، تحلیل اطلاعات و حتی نگارش متن کمک کنند و کارایی آن‌ها را افزایش دهند. اما در ایران، به‌نظر می‌رسد این تحول هنوز به‌طور جدی آغاز نشده است.
نارسایی‌های آموزشی؛ شکاف عمیق بین دانشگاه و میدان عمل
یکی از ریشه‌ای‌ترین مشکلات روزنامه‌نگاری در ایران، نظام آموزشی است. دانشکده‌های خبر و ارتباطات، هنوز از سرفصل‌های قدیمی و کهنه استفاده می‌کنند که مربوط به سه تا چهار دهه پیش است. این سرفصل‌ها، با نیازهای روز جامعه و فضای رسانه‌ای جدید همخوانی ندارند.
تفاوت بین تئوری و عمل: این شرایط باعث شده تا یک شکاف عمیق بین آنچه در دانشگاه آموزش داده می‌شود و آنچه در میدان عمل مورد نیاز است، به وجود آید. بسیاری از کسانی که در این رشته‌ها تحصیل می‌کنند، پس از فارغ‌التحصیلی یا وارد این حرفه نمی‌شوند، یا اگر هم وارد شوند، دانش و مهارت ناکافی دراین عرصه ندارند. این وضعیت، مانع از تربیت نسلی از روزنامه‌نگاران آگاه، به‌روز، متخصص و حرفه‌ای می‌شود که بتوانند با ابزارهای مدرن کار کنند و در فضای رسانه‌ای جدید، جریان‌ساز باشند.
فقدان قانونمندی و حاکمیت سلیقه؛ تهدیدی برای آزادی بیان
یکی دیگر از موانع بزرگ بر سر راه روزنامه‌نگاری حرفه‌ای در ایران، فقدان قوانین جامع و حاکمیت سلیقه‌ها است. بسیاری از قوانینی که برای رسانه‌ها وجود دارد، بر اساس سلیقه‌های مختلف اعمال می‌شود که این امر، محدودیت‌های گسترده‌ای را برای خبرنگاران ایجاد می‌کند.
ممیزی، سانسور و خودسانسوری: این شرایط باعث می‌شود که خبرنگاران آزادی بیان و عمل کافی نداشته باشند. بسیاری از اخبار و گزارش‌ها یا به دلیل ممیزی‌های شدید سانسور می‌شوند، یا خبرنگاران به دلیل ترس از عواقب احتمالی، به خودسانسوری روی می‌آورند. این محدودیت‌ها، روزنامه‌نگاری را به یک فعالیت کند، ضعیف و غیرکارآمد تبدیل می‌کند و نمی‌گذارد که رسانه‌ها به وظیفه اصلی خود، یعنی آگاهی‌بخشی و نظارت، به‌درستی عمل کنند.
روزنامه‌نگاری در ایران، یک رسالت در محاصره
روزنامه‌نگاری در ایران، به‌ویژه در حوزه مکتوب، امروز به حرفه‌ای تبدیل شده که در یک محاصره کامل از چالش‌های داخلی و خارجی قرار دارد. از یک سو، با رقبای قدرتمندی چون شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌های خبری دیجیتال مواجه است که سرعت را بر دقت ترجیح می‌دهند. از سوی دیگر، با مشکلات معیشتی و اقتصادی دست‌وپنجه نرم می‌کند که بهترین نیروهای خود را از دست می‌دهد. همچنین، زیرساخت‌های فرسوده، آموزش‌های منسوخ، و قوانین ناکافی، این حرفه را بیش از پیش تضعیف کرده است.
با این حال، نباید از یاد برد که روزنامه‌نگاری، رسالتی است که همچنان توسط کسانی که به آن عشق می‌ورزند، ادامه پیدا می‌کند. این خبرنگاران، علی‌رغم تمام سختی‌ها، تلاش می‌کنند تا صدای مردم باشند و حقیقت را منعکس کنند.

نقشه راهی برای نجات یک رسالت
برای برون‌رفت از این وضعیت بحرانی و نجات روزنامه‌نگاری مکتوب، اتخاذ تدابیر فوری و بلندمدت ضروری است:
_تحول در نظام آموزشی: سرفصل‌های دانشگاهی باید با نیازهای روز رسانه‌های مدرن و فناوری‌های جدید مانند هوش مصنوعی به‌روزرسانی شوند.
_حمایت اقتصادی هدفمند: دولت باید با ارائه یارانه‌های هدفمند و کاهش هزینه‌های تولید، از ورشکستگی روزنامه‌های مکتوب جلوگیری کند.
_تسهیل فضای کار و تأمین امنیت شغلی: باید با ایجاد محیطی امن و به دور از تهدید و تعقیب، زمینه برای فعالیت خبرنگاران فراهم شود. قوانین باید شفاف و غیرسلیقه‌ای باشند.
_ تجدید نظر در نظام پرداخت: رسانه‌ها باید با برنامه‌ریزی دقیق، به وضعیت معیشتی خبرنگاران توجه کرده و حقوق و مزایای آن‌ها را متناسب با زحماتشان در نظر بگیرند.
_ توسعه روزنامه‌نگاری دیجیتال-مکتوب: روزنامه‌ها باید با ادغام رسانه‌های چاپی و دیجیتال، از پتانسیل فضای مجازی استفاده کنند و مخاطبان جدیدی را جذب نمایند.
آیا روزنامه‌نگاری مکتوب به تاریخ می‌پیوندد؟
روزنامه‌نگاری، تنها یک شغل نیست، بلکه یک رکن اساسی از دموکراسی و یک رسالت بزرگ است. خبرنگاران، چشمان تیزبین جامعه و وجدان بیدار مردم هستند. سکوت در برابر این چالش‌ها، تنها به مرگ تدریجی رسالت روزنامه‌نگاری منجر خواهد شد و جامعه را از نعمت اطلاع‌رسانی صحیح و مستقل محروم می‌سازد.
این نبرد برای حقیقت، با دشواری‌های روزافزونی همراه است. اما با حمایت مسئولان، نوآوری در ساختارها و پشتکار روزنامه‌نگاران، می‌توان به آینده این حرفه امیدوار بود. بدون تردید روزنامه نگاری با پوست اندازی و به خدمت گرفتن فناوری های نوین و روزآمد برای بقای خود همانطور که دهه ها و حتی قرن ها ایستادگی کرده مبارزه می کند .