«بشارت کیش» از بازگشت علی لاریجانی به دبیری شورایعالی امنیت ملی گزارش میدهد؛ سیدرضا هاشمیزاده/روزنامهنگار: در شرایطی که ایران با چالشهای پیچیده داخلی و خارجی، بهویژه پس از جنگ تحمیلی ۱۲روزه و فضای ملتهب پس از آن روبرو است، گمانهزنیها درباره بازگشت علی لاریجانی به دبیری شورای عالی امنیت ملی بیش از پیش قوت گرفته […]
«بشارت کیش» از بازگشت علی لاریجانی به دبیری شورایعالی امنیت ملی گزارش میدهد؛
سیدرضا هاشمیزاده/روزنامهنگار: در شرایطی که ایران با چالشهای پیچیده داخلی و خارجی، بهویژه پس از جنگ تحمیلی ۱۲روزه و فضای ملتهب پس از آن روبرو است، گمانهزنیها درباره بازگشت علی لاریجانی به دبیری شورای عالی امنیت ملی بیش از پیش قوت گرفته است. این رویداد، فراتر از یک انتصاب ساده، به مثابه نشانهای از تغییر در رویکرد کلان حکمرانی جمهوری اسلامی تلقی میشود؛ تلاشی برای عبور از بحرانهای موجود با اتکا به چهرههای باتجربه و عملگرا. این گزارش ، به بررسی عمیقتر سوابق، رویکردها، و سناریوهای پیشرو میپردازد.
لاریجانی؛ چهرهای میانهرو برای دوران گذار
در میان طیفهای سیاسی امروز ایران، علی لاریجانی به عنوان یک تحولخواه میانهرو شناخته میشود. این جایگاه، حاصل ویژگیهای کلیدی است که در طول سالها فعالیت در مناصب مختلف، از جمله ریاست مجلس شورای اسلامی و دبیری شورای عالی امنیت ملی، از خود بروز داده است.
رویکرد تعاملی در سیاست خارجی: برخلاف جریانهای تندرو که به سیاست خارجی بسته و تقابلمحور گرایش دارند، لاریجانی همواره به دیپلماسی و مذاکره اعتقاد داشته است. در دوران دبیری خود در پرونده هستهای، او تلاش کرد با ارائه طرحهایی مانند «مدالیته» (که به معنای یک شیوه و توافق تدریجی برای حل اختلافات بود)، راه را برای تفاهم با غرب باز کند. این رویکرد، او را از سیاستهای تهاجمی و شعارزده دوران احمدینژاد متمایز میساخت.
تأکید بر عقلانیت در حکمرانی: لاریجانی به مدیریت مبتنی بر عقلانیت و واقعگرایی معتقد است. این دیدگاه، که در آثار او همچون کتاب «عقل و رضا» نیز منعکس شده، بر استفاده از ظرفیتهای داخلی و پرهیز از تصمیمات افراطی تأکید دارد. در نظر او، تنها با اتکا به عقل و تدبیر میتوان بر چالشها فائق آمد، نه با تکیه بر احساسات و شعارهای تند.
قدرت لابی و چانهزنی: سابقه طولانی لاریجانی در نهادهای کلیدی، از صداوسیما و سپاه پاسداران تا وزارت فرهنگ و مجلس، به او توانایی بینظیری در لابیگری و ایجاد هماهنگی در سطوح مختلف قدرت بخشیده است. این ویژگی در نهادی مانند شورای عالی امنیت ملی که نیازمند اجماعسازی میان بخشهای مختلف نظام است، حیاتی به نظر میرسد.بازگشت احتمالی لاریجانی پس از چند سال دوری از کانون قدرت و رد صلاحیت در دو انتخابات ریاست جمهوری، حامل پیامی مهم برای نخبگان و جامعه است. بسیاری این اقدام را به مثابه پایان عصر خالصسازی و تمایل نظام به استفاده از مدیران کارآمد و مجرب برای مقابله با چالشهای پیشرو تفسیر میکنند.

اولین دوره دبیری لاریجانی؛ دیپلماسی در میان تنشها
برای درک بهتر نقش احتمالی لاریجانی در دوره جدید، نگاهی به سابقه اولین دوره دبیری او در شورای عالی امنیت ملی ضروری است. او در سال ۲۰۰۵(۱۳۸۴) و در آغاز دولت محمود احمدینژاد، به عنوان دبیر این شورا و مذاکرهکننده ارشد هستهای ایران منصوب شد. این دوره، مصادف با لغو تعلیق داوطلبانه غنیسازی توسط ایران و تشدید تنشها با غرب بود.
تلاش برای دیپلماسی: اندیشکدههای غربی مانند شورای روابط خارجی (CFR) و مؤسسه بروکینگز، لاریجانی را یک دیپلمات “محافظهکار و عملگرا” توصیف میکردند. در حالی که احمدینژاد مواضع تهاجمی و رادیکال اتخاذ میکرد، لاریجانی به دنبال راهحلهای دیپلماتیک و کاهش تنش بود. او با خاویر سولانا، مسئول سیاست خارجی وقت اتحادیه اروپا، مذاکرات فشردهای را برای حل پرونده هستهای آغاز کرد و با طرحهایی مانند “مدالیته”، سعی در ترمیم روابط با آژانس بینالمللی انرژی اتمی داشت.
فراز و فرودهای یک دوره پرچالش: با این حال، دوره دبیری لاریجانی با چالشهای جدی داخلی و خارجی مواجه بود.
فشار داخلی: عدم هماهنگی با احمدینژاد و اظهارات تند رئیسجمهور وقت، تلاشهای دیپلماتیک لاریجانی را تضعیف کرد. این اختلافات در نهایت به استعفای او در سال ۲۰۰۷ انجامید.
فشار خارجی: در سال ۲۰۰۶، پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع داده شد که به تصویب قطعنامههای تحریمی علیه ایران منجر شد. برخی تحلیلگران، این امر را ناشی از ناتوانی لاریجانی در جلب اعتماد غرب، در کنار سیاستهای تهاجمی احمدینژاد میدانند.
تحولات ساختاری و سناریوهای پیشرو
انتصاب لاریجانی در شورای عالی امنیت ملی، با گمانهزنیهایی درباره تغییرات ساختاری در نهادهای امنیتی همراه است که میتواند بر آینده سیاستگذاری در کشور تأثیر بگذارد.
تشکیل «شورای دفاع»: یک سناریوی جدید اخباری مبنی بر ایجاد یک شورای فرعی جدید به نام «شورای دفاع» با مأموریتهای راهبردی در حوزه سیاستهای دفاعی منتشر شده است. این شورا که ریاست آن با رئیسجمهور خواهد بود، میتواند به معنای تمرکز بیشتر بر مسائل امنیتی و دفاعی در شرایط پس از جنگ باشد.این سناریو، این احتمال را تقویت میکند که علیاکبر احمدیان، دبیر فعلی شورای عالی امنیت ملی، مسئولیت این نهاد جدید را برعهده بگیرد و لاریجانی جایگزین او شود.
جایگزینی جلیلی: پایان «دولت سایه»؟ در صورت انتصاب لاریجانی به عنوان یکی از نمایندگان رهبری در شورای عالی امنیت ملی، احتمالاً سعید جلیلی جای خود را به او خواهد داد. جلیلی که پیش از این نیز جایگزین لاریجانی شده بود، با رویکردهای ضد مذاکره و تندرو شناخته میشود. این تغییر میتواند به معنای پایان نفوذ «دولت سایه» و حذف رویکردهای افراطی از مرکز تصمیمگیریهای امنیتی کشور باشد.
تقویت جایگاه شورای عالی امنیت ملی: با توجه به حمایت ویژه رهبری و رئیسجمهور از لاریجانی، انتظار میرود که شورای عالی امنیت ملی تحت مدیریت او به مرجع اصلی تصمیمسازی در مسائل کلان تبدیل شود و جایگاه آن نسبت به گذشته تقویت گردد. این امر میتواند به انزوای «سوپرانقلابیها» و کاهش نفوذ جریانهای افراطی در این نهاد منجر شود.
چشمانداز دوره جدید؛ تحولخواهی در کانون قدرت
بازگشت لاریجانی به شورای عالی امنیت ملی، با توجه به سوابق و تجربه او، میتواند با تغییرات قابل توجهی در سیاست داخلی و خارجی همراه باشد.
تغییر رویکرد در مذاکرات: لاریجانی احتمالاً به دنبال ایجاد طرحی نو در مذاکرات با آمریکا خواهد بود و ممکن است مذاکرات غیرمستقیم را به مذاکره مستقیم تغییر دهد. او همچنین میتواند با ارائه طرحهای گامبهگام مانند «مدالیته»، برای ترمیم روابط با آژانس بینالمللی انرژی اتمی تلاش کند. رویکرد عملگرایانه او میتواند راه را برای توافقی جدید هموار سازد.
مهار تندرویها: حضور لاریجانی به احتمال زیاد به معنای مقابله با تندرویهای رسانهای و تلاش برای اصلاح رویکردهای افراطی است. این امر، موجی از انتقادات و تخریب از سوی این جریانها را علیه او به دنبال خواهد داشت، اما میتواند به ثبات بیشتر در فضای سیاسی کشور منجر شود.
دیپلماسی منطقهای و جهانی: سفرهای لاریجانی به سوریه، لبنان و مسکو، نشاندهنده فعالیت او به عنوان یک بازیگر قدرتمند در صحنه سیاست خارجی است. او با درک عمیق از گرهخوردن پروندهها، تلاش خواهد کرد تا امنیت ملی را با نگاهی واقعبینانه به چین و روسیه و همچنین تحولات منطقهای تعریف کند. او در تحلیلهای خود، آمریکا را «تعزیهگردان اصلی» پشت پرده جنگها میداند و معتقد است که دولت آمریکا باید به این نتیجه برسد که ادامه سیاستهای کنونی در منطقه، تنها به فرسایش قدرت و اعتبار آمریکا منجر میشود.
مأموریت سخت و حساس
لاریجانی با سابقه مذاکرات هستهای در دوران دبیری شورای عالی امنیت ملی، با پیچیدگیهای این سازوکار آشنایی کامل دارد. بازگشت او میتواند نشاندهنده تمایل به مدیریت بحران و پیشگیری از فعال شدن اسنپبک (مکانیزم ماشه ) باشد. لاریجانی با رویکرد تعاملی خود، تلاش خواهد کرد از اقدامات تحریکآمیز داخلی که زمینه را برای تحریمهای مجدد فراهم میکند، جلوگیری کند. حضور او در کانون تصمیمگیری، امید به دیپلماسی فعال و حفظ منافع ملی در برابر فشارهای خارجی را تقویت میکند. بازگشت لاریجانی به شورای عالی امنیت ملی یک مأموریت سخت در برههای حساس برای کشور است. موفقیت او به تواناییاش در ایجاد هماهنگی داخلی، مدیریت تنشهای خارجی و استفاده از قدرت لابیگری برای پیشبرد یک سیاست خارجی عملگرایانه و متوازن بستگی دارد. این رویداد، میتواند نشانهای از تغییرات عمیق در سیستم تصمیمسازی و بازگشت به رویکردهای تحولخواهانه در ساختار قدرت ایران باشد.این اقدام، میتواند به تقویت همافزایی میان دولت و نهادهای امنیتی، مهار تندرویها و ایجاد یک رویکرد عملگرایانهتر برای حل بحرانهای پیشرو منجر شود. در نهایت، باید دید آیا لاریجانی میتواند در این مأموریت دشوار، از تجربیات گذشته خود درس بگیرد و با وجود اختلافات احتمالی، راهی برای برونرفت کشور از انسداد سیاسی و رسیدن به ثبات و همبستگی ملی پیدا کند

























Friday, 5 December , 2025