برندی برای برنده شدن همگان

سید محمد امین جعفری/نویسنده و مدیر نظارت بر خدمات مراکز گردشگری کیش

درجهان امروز که صنعت گردشگری به یکی از موتورهای محرک توسعه پایدار و تعاملات فرهنگی بدل شده است، دیگر نمی‌توان گردشگری را صرفاً به جابه‌جایی مسافران یا ارائه خدمات محدود و معدود تفسیر کرد. این صنعت، امروز جلوه‌ای از دیپلماسی نرم، خلق تجربه‌های ناب انسانی، بازآفرینی هویت سرزمینی و ساختن برندهایی است که با ذهن و جان مخاطبان جهانی پیوندی ماندگار می‌یابند. در چنین چشم‌اندازی، ری‌برندینگ گردشگری نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی راهبردی است؛ ضرورتی که می‌تواند تصویر یک مقصد را بازسازی کند، ارزش‌های آن را بازآفرینی نماید و سهم آن را در بازار رقابتی جهانی ارتقا بخشد.

جزیره کیش، نگین درخشان خلیج‌فارس و یکی از استثنایی‌ترین فرصت‌های گردشگری ایران، در دوره ی جدید مدیریتی این حقیقت را به‌خوبی دریافته و با جسارت و دوراندیشی، گام‌های بلند و مؤثری در مسیر بازآفرینی برند گردشگری خود برداشته است. این حرکت رو به جلو، بیش از هر چیز، حاصل مدیریت هوشمندانه، تدابیر آینده‌نگر و نگرش علمی محمد کبیری در دوره مسئولیت ایشان است؛ مدیریتی که با تکیه بر اصول نوین بازاریابی مقصد، بازطراحی تجربه گردشگران، ارتقای زیرساخت‌های خدماتی، و ایجاد سازوکارهای ارتباطی و رسانه‌ای کارآمد، توانست جزیره کیش را از قاب‌های کلیشه‌ای گذشته فراتر برده و در جایگاهی تازه و پویا به تصویر بکشد.

بی‌تردید، هیچ پروژه‌ای در عرصه ری‌برندینگ گردشگری به ثمر نمی‌نشیند مگر آنکه با همراهی و همدلی فعالان بخش خصوصی معنا یابد. آنچه امروز در کیش رخ داده، نمایش چشمگیر همین همدلی ها، همراهی ها،همصدایی ها و هم‌افزایی هااست: از هتل‌داران و صاحبان آژانس‌های گردشگری گرفته تا فعالان حوزه حمل‌ونقل هوایی و دریایی و نیز مجموعه‌های تفریحی، فرهنگی و ورزشی؛ همه و همه در حرکتی هماهنگ و هدفمند، دست در دست مدیریت کلان جزیره داده‌اند تا برند کیش از نو متولد شود. این انسجام کم‌نظیر، خود گواهی روشن بر آن است که برند یک مقصد، نه محصول تصمیمات فردی، بلکه نتیجه همگرایی و اراده ی جمعی است.

ثمره این تلاش‌ها آن است که امروز، کیش از یک تصویر تک‌بعدی ـ که غالباً به خرید و تفریح محدود می‌شد ـ عبور کرده و در حال تبدیل‌شدن به برندی چندلایه و چندبعدی است؛ برندی که ظرفیت‌های آن در رویدادهای فرهنگی، هنری، ورزشی، علمی و بین‌المللی بازتاب می‌یابد و نگاه‌های تازه‌ای از داخل و خارج کشور را به خود جلب می‌کند. چنین بازآفرینی‌ای، بی‌گمان حامل پیام امیدی تازه برای رونق اقتصاد گردشگری، افزایش سرمایه‌گذاری‌های داخلی و خارجی، و تثبیت جایگاه کیش در نقشه گردشگری منطقه‌ای و جهانی است.

آنچه این مسیر را متمایز می‌سازد، درک این حقیقت است که ری‌برندینگ کیش تنها یک پروژه تبلیغاتی و رسانه‌ای نیست؛ بلکه حرکتی تمدنی و فرهنگی است. حرکتی که در دل خود، بازتعریف هویت کیش، برجسته‌سازی مزیت‌های بومی، ارتقای کیفیت خدمات، و بهره‌گیری از نوآوری‌های دیجیتال و فناوری‌های نوین را جای داده است. این فرآیند، الگویی الهام‌بخش برای دیگر مقاصد گردشگری ایران خواهد بود؛ الگویی که نشان می‌دهد چگونه می‌توان با ترکیب تدبیر مدیریتی، مشارکت فعال بخش خصوصی و اتکاء به ظرفیت‌های بومی، یک مقصد گردشگری را به برندی جهانی و ماندگار بدل ساخت.

بدیهی است که استمرار این روند، نیازمند نگاه بلندمدت، سیاست‌گذاری‌های هم‌افزا میان مدیریت کلان و فعالان بخش خصوصی، و همچنین پایبندی به اصل نوآوری و پویایی است. اگر این مسیر با همان روح همدلی و اراده جمعی دنبال شود، بی‌تردید آینده‌ای درخشان در انتظار گردشگری کیش خواهد بود؛ آینده‌ای که در آن، این جزیره نه تنها یک مقصد محبوب داخلی، بلکه یک نماد جهانی از بازآفرینی و ری‌برندینگ موفق گردشگری در خاورمیانه خواهد بود.