سیدرضا هاشمی زاده/شهر بندرعباس، که به‌عنوان پایتخت اقتصادی ایران و دروازه اصلی تجارت کشور شناخته می‌شود، درگیر یک تناقض تلخ است.در حالی که درآمدهای هنگفتی را به خزانه سرازیر می‌کند، ۴۰ تا ۴۳ درصد از جمعیت آن در سکونتگاه‌های غیررسمی، بافت‌های فرسوده و زاغه‌ها روزگار می‌گذرانند. این حجم عظیم از شهروندان، در خانه‌هایی فاقد زیرساخت‌های […]

سیدرضا هاشمی زاده/شهر بندرعباس، که به‌عنوان پایتخت اقتصادی ایران و دروازه اصلی تجارت کشور شناخته می‌شود، درگیر یک تناقض تلخ است.در حالی که درآمدهای هنگفتی را به خزانه سرازیر می‌کند، ۴۰ تا ۴۳ درصد از جمعیت آن در سکونتگاه‌های غیررسمی، بافت‌های فرسوده و زاغه‌ها روزگار می‌گذرانند. این حجم عظیم از شهروندان، در خانه‌هایی فاقد زیرساخت‌های حیاتی (مانند فاضلاب) و ناایمن وضعیتی را پدید آورده است که کارشناسان آن را “بمب ساعتی جنوب “می‌نامند. این گزارش به بررسی ابعاد و ریشه‌های ساختاری و پیامدهای فاجعه‌بار حاشیه‌نشینی در این قطب استراتژیک می‌پردازد.
* بحران ملی و منطقه‌ای
حاشیه‌نشینی در ایران صرفاً یک نارسایی محلی نیست؛ بلکه نتیجه معضلات عمیق در برنامه‌ریزی‌های کلان، توزیع ناعادلانه ثروت و بحران‌های زیست‌محیطی است. جمعیت حاشیه‌نشین ایران از حدود ۱۰ میلیون نفر در سال ۱۳۹۵ به بیش از ۱۴ تا ۱۹ میلیون نفر در سال‌های اخیر رسیده است، که نشان‌دهنده شکست سیاست‌های کنترلی و تشدید “فقر شهری” است. اصلی‌ترین دلایل این پدیده، نیروی دافعه زادگاه (مانند خشکسالی ۱۸ ساله، فقر و بیکاری در روستاها و شهرهای کوچک) و عدم توانایی مهاجران در جذب در بازار کار رسمی کلان‌شهرها است.
حاشیه‌نشینان اغلب مهاجران روستایی و عشایر هستند که در اقتصاد غیررسمی (مانند دستفروشی یا کارگری فصلی) مشغولند و از لحاظ اجتماعی در نظام شهری ادغام نشده‌اند.
* هرمزگان، فقر وارداتی و نقص مدیریتی
۴۰ تا ۴۳ درصد از جمعیت بندرعباس در حدود ۳۵۰۰ تا ۳۷۰۰ هکتار (نزدیک به نیمی از اراضی شهر) در بافت‌های ناکارآمد سکونت دارند. نماینده ولی فقیه وضعیت زاغه‌نشینی در این شهر را به “نقطه قرمز” تشبیه کرده است.بندرعباس، به‌ویژه پس از تثبیت جایگاه “بندر اول کشور” از اواخر دهه ۵۰، تبدیل به “پایگاه وارداتی فقر” شد؛ چرا که افراد کم‌بضاعت از استان‌های همجوار به امید یافتن کار به حاشیه این شهر هجوم آوردند.
نقص در مدیریت شهری و مسکن، عدم تأمین مسکن ارزان برای اقشار کم‌درآمد و تصرف شبانه زمین‌ها توسط زمین‌خواران، به رشد قارچ‌گونه این محلات کمک کرده است.
کالبد ناایمن، خدمات ناکافی و بحران امنیت ؛سه گانه آزار دهنده
سکونتگاه‌های حاشیه‌نشین بندرعباس، مجموعه‌ای از چالش‌های پیچیده را به شهر تحمیل کرده‌اند.
خانه‌ها به صورت غیرقانونی، غیراستاندارد و با مصالح سست ساخته شده‌اند. قرارگیری بندرعباس بر روی گسل زاگرس و آسیب‌پذیری شدید این منازل در برابر زلزله ۵ ریشتر به بالا یا سیلاب، تهدید جامعه انسانی ساکن را جدی می‌کند.
این محلات از ابتدایی‌ترین خدمات شهری محرومند؛ از جمله نبود کامل شبکه فاضلاب (که منجر به جاری شدن فاضلاب در کوچه‌های تنگ و آلودگی محیط زیست می‌شود) و ضعف شدید در زیرساخت‌های آموزشی و معابر.
فقدان سند مالکیت برای بسیاری از خانه‌ها، بزرگترین مانع در مسیر دریافت تسهیلات نوسازی و مقاوم‌سازی است و سرعت اصلاح بافت فرسوده را کند کرده است.


*آسیب‌های اجتماعی و بحران امنیت
مناطق حاشیه‌نشین به دلیل فقر، بیکاری و نبود نظارت کافی، به مأمن معتادان متجاهر، موادفروشان و اراذل و اوباش تبدیل شده‌اند. سرقت، عربده‌کشی و استعمال علنی مواد امنیت عمومی را سلب کرده است.
گزارش‌ها از استفاده از کودکان و نوجوانان در این محلات برای جابه‌جایی مواد مخدر و مشروبات الکلی خبر می‌دهند. فقر اقتصادی، موجب ترک تحصیل و رواج پدیده کودکان کار می‌شود.ساکنان این محلات احساس می‌کنند “شهروند درجه چندم” هستند و این ناامیدی اجتماعی، خود عامل مولد بزهکاری و انحرافات اجتماعی بیشتر است.
*راهکارها ،از بهسازی محلی تا اصلاح ساختاری
حل بحران حاشیه‌نشینی در بندرعباس نیازمند یک “عزم ملی” و یک رویکرد چندلایه است که فراتر از برخوردهای قهری باشد. تأکید بر بهسازی کالبدی (تأمین زیرساخت‌های حیاتی و معابر) و توانمندسازی اقتصادی (ارائه آموزش‌های شغلی ارزان و در دسترس) به جای تخریب فیزیکی.
صدور سریع اسناد مالکیت برای خانه‌های فاقد سند، به عنوان یک راهکار اضطراری برای ترغیب ساکنان به دریافت تسهیلات نوسازی.
استفاده از ظرفیت سازمان‌های مردم‌نهاد و مشارکت ساکنان برای اجرای طرح‌های محله‌محور، چرا که رویکرد اجتماعی موفق به حفظ ساختار فرهنگی محلات می‌شود. توزیع عادلانه منابع و ایجاد اشتغال در مبدأ (روستاها و شهرهای مهاجرفرست)، برای تقویت زیرساخت‌های اقتصادی و رفاهی و جلوگیری از ادامه روند مهاجرت به سمت بندرعباس.

تعیین سازوکاری شفاف و منظم برای ایفای مسئولیت اجتماعی صنایع عظیم بندرعباس (بنادر و معادن) در قبال محلات محروم همجوار.
تأمین اعتبارات ویژه ملی برای رفع نقص زیرساخت‌ها و برخورد قاطع و دلسوزانه دستگاه‌های انتظامی و قضایی با معتادان متجاهر و اراذل، با هدف بازگرداندن امنیت و اعتماد به خانواده‌های حاشیه‌نشین.

زندگی ۴۳ درصد از جمعیت این شهر در سکونتگاه‌های غیررسمی، تنها یک معضل محلی نیست، بلکه نشانه‌ای از شکست برنامه‌ریزی کلان ملی و توزیع ناعادلانه ثروت است. این مناطق که بر روی گسل‌های فعال و فاقد ابتدایی‌ترین زیرساخت‌ها (مانند فاضلاب) قرار دارند، به کانون آسیب‌های اجتماعی عمیق (از قاچاق مواد تا کودکان کار) و یک “بمب ساعتی” برای فاجعه‌ای انسانی تبدیل شده‌اند.
راه برون‌رفت از این بحران، نه در تخریب این محلات، بلکه در اصلاحات ساختاری، توانمندسازی اقتصادی ساکنان و توزیع عادلانه منابع در سطح کشور نهفته است. بدون این تغییرات، این کانون های بحران نه تنها آینده بندرعباس، بلکه ثبات منطقۀ استراتژیک جنوب ایران را به مخاطره خواهند انداخت.