به قلم: مریم اکبرپور استعفای محمدرضالواسانی در رکورد دومین برکناری مدیرعاملان کیش در واپسین روزهای باقیمانده به نوروز ثبت شد و جزیره باید طی یک سال، در انتظار چهارمین مدیرعامل خود بماند.گرچه جعفر آهنگران هم برای ماندن نیامده بود و طول عمر خود را مدیون تغییرات دولت و تنشهای دبیرخانهای شد که بعد از اعلام […]
به قلم: مریم اکبرپور
استعفای محمدرضالواسانی در رکورد دومین برکناری مدیرعاملان کیش در واپسین روزهای باقیمانده به نوروز ثبت شد و جزیره باید طی یک سال، در انتظار چهارمین مدیرعامل خود بماند.
گرچه جعفر آهنگران هم برای ماندن نیامده بود و طول عمر خود را مدیون تغییرات دولت و تنشهای دبیرخانهای شد که بعد از اعلام سرپرستی موقت وی، با برکناری رییس خود با بیشترین حجم چراها و تنشها مواجه گشته بود، اما با حضور سعید محمد در راس دبیرخانه همه منتظر تحولی اساسی در انتخاب مدیر و چگونگی اداره مناطق آزاد از جمله کیش بودند. فارغ از حواشی دوران مدیریت آهنگران که کمتعداد نیز نبودند، در زمان تصدیگری لواسانی بر سازمان کیش این حواشی به اوج خود رسیدند. اقدامات جسورانه و انقلابی این سرپرست جوان و هزینههای که بابت آن متحمل میشد از یک طرف، و انتخاب نزدیک به ۲۰ سرپرست دیگر در پستهای حساس سازمان راه را برای جولان موشهای فاسد اقتصادی هموارتر کرد تا با شایعات مختلف از خبر بازداشت لواسانی گرفته تا عنوان کردن وقت و بیوقت برکناری وی و اسامی افرادی به عنوان جایگزین او فضای پرتنش کیش را آشفتهتر کرده و سرمایهگذارانی را که با چالشهای ناشی از مصوبات بخشنامههای نافی قوانین مناطق آزاد مانند مباحث مربوط به مالیات، و دیگر مشکلات چند سال اخیر دست و پنجه نرم میکردند؛ نگران تر.
استعفای نوایی لواسانی در روزهای حساس آخر سال، با شعار «به خاطر مردم» که تیتر رسانههای مختلف شد، نوای یتیمی جزیره را رساتر از قبل کرد و به همه ثابت شد که هیچکس دلش برای این جزیرهی مظلوم و سرمایههای رو به فنا نسوخته است.
لواسانی فرزند شهید و مدیری جسور بود که اقدامات بیمهابایش نوید سری نترس را میداد که تا پای جان از حقوق مردم که ولینعمتان حقیقی کشور هستند، باقی میماند اما او هم رفت و آنهایی را که به اقدامات جهادگونهاش دل خوش کرده بودند در ورطهی ناامیدی رها کرد.
او در جایی از متن استعفایش گفته است که برای عدم هزینههای به مانند سابق و تجملاتی نوروز، پیش از عید تقاضای رفتن و نبودن میکند اما هیچکس به او نگفت که به جای این که در مقامی بالاتر به حالشان افسوس بخوری؛ مردانه بمان و جلوی هزینههایی را که نگران آنها هستی بگیر.
ظاهرا قصه ی یتیمی کیش سری درازتر و پرغصهتر از این دارد که در بیپاسخی به سوالات مردم و فعالین هنری و فرهنگی به برنامههای ناداشتهی نوروز، خم میکند.
اینجا کیش است. جزیرهی مرجانهای ثمین و صدفهای وزین. خاک مهربانی و دیار آشنایی، با دریایی از جاذبههای گردشگری، دنیایی ناب از فرهنگ و آرامشی به نام زندگی. از سیمرغ طلوع کردیم با امید، ای کاش غروبمان را نبینند.
تا فردایی دیگر

- نویسنده : مریم اکبرپور
- منبع خبر : مردم کیش
Wednesday, 23 April , 2025