گروه اجتماعی/ نخستین افتتاح خانه ادبیات کودک و نوجوان کیش با همت معاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان منطقه آزاد کیش در فرهنگسرای میلاد (که خبر افتتاح آن توسط سرپرست معاونت فرهنگی و اجتماعی کیش روز گذشته در همین روزنامه منتشر شد) با هدف تقویت فضاهای فرهنگی و ایجاد پیوندی پایدار میان کودکان و ادبیات کیش […]

گروه اجتماعی/ نخستین افتتاح خانه ادبیات کودک و نوجوان کیش با همت معاونت فرهنگی و اجتماعی سازمان منطقه آزاد کیش در فرهنگسرای میلاد (که خبر افتتاح آن توسط سرپرست معاونت فرهنگی و اجتماعی کیش روز گذشته در همین روزنامه منتشر شد) با هدف تقویت فضاهای فرهنگی و ایجاد پیوندی پایدار میان کودکان و ادبیات کیش انجام شد. همچنین ترویج فرهنگ کتابخوانی، حمایت از محتوای ادبی متناسب با فرهنگ بومی و کشف استعدادهای فرهنگی کودکان و نوجوانان کیش از دیگر اهدافی این خانه فرهنگی کودکان و نوجوانان کیشوتد است.
از جمله نخستین رویدادهای فرهنگی برپایی نخستین نشست تخصصی این حوزه است. این نشست تخصصی فرصتی فراهم آورد تا در سایه گردهم آمدن پیشکسوتانی چون مصطفی رحماندوست فرصتی برای همفکری، مباحثه و نقد و ابراز نظر فعالین این عرصه فراهم آید. از جمله این نظرها؛ یادداشتی است که از سوی «مریم اکبرپور» خبرنگار روزنامه بشارت کیش و مجری نشست های ادبی نوشته شده و به صورت اختصاصی در این روزنامه منتشر می شود.
در این یادداشت که با عنوان «ادبیات کودک، حلقه مفقوده توسعه فرهنگی کیش» نوشته شده؛ آمده است:
ادبیات کودک و نوجوان، به زعم بسیاری از اندیشمندان، نه فقط یک ژانر ادبی، بلکه آیینه ای از روان جمعی نسل آینده ماست. آنچه کودکان امروز می خوانند، رؤیا می بافند، و با آن هم ذات پنداری می کنند، فردای فرهنگی و اجتماعی ما را شکل خواهد داد.
در این میان، نکته ای که شاید کمتر به آن پرداخته شده، نقش ادبیات کودک در تربیت هیجانی و پرورش همدلی است. ادبیات، کودک را نه فقط با واژگان، بلکه با احساسات آشنا می کند. او از طریق شخصیت های داستانی، ترس را می فهمد، خشم را تجربه می کند، و گاهی بی آنکه متوجه شود، یاد می گیرد چگونه شجاع باشد، یا چگونه ببخشد.
از سوی دیگر، ما در مناطق فرهنگی خاصی چون جزیره کیش، با یک مسئولیت دوچندان روبرو هستیم: ضرورت بومی سازی ادبیات کودک. قصه های محلی، اسطوره ها، زبان بومی و آیین های جزیره، ظرفیت هایی بی نظیرند برای خلق شخصیت ها و داستان هایی که کودک جزیره در آنها «خود» را پیدا کند.ادبیات کودک، فقط تقویت کننده خواندن و نوشتن نییت، بلکه ابزاری برای آموزش شناخت، بیان و تنظیم هیجانات است.یکی از مبانی نظری ضروری در بررسی ادبیات کودک و نوجوان، روان‌شناسی رشد است. این شاخه از روان‌شناسی به ما می‌آموزد که کودکان در هر مرحله از رشد ذهنی و عاطفی، نیازمند روایت‌هایی متناسب با ظرفیت‌های شناختی و هیجانی‌شان هستند. ادبیاتی که با درک صحیح از ویژگی‌های دوره‌های رشد، از تخیل‌محوریِ خردسالان تا واقع‌گراییِ نوجوانان ، خلق شود، نه‌تنها سرگرم‌کننده است، بلکه نقشی اساسی در هویت‌یابی، رشد اخلاقی، تقویت خلاقیت و شکل‌گیری زبان درونی کودک ایفا می‌کند. از همین رو، نمی‌توان ادبیات کودک را صرفاً تولید محتوا برای سنین پایین دانست، بلکه باید آن را «هنر رشد دادن» تعریف کرد.
از کارکرد تا ضرورت، از گفتگو تا نهادسازی
سال‌هاست از زبان ما شاعران و نویسندگان کودک و نوجوان این جمله تکرار می‌شود: «ادبیات کودک، ادبیات فرعی نیست، بلکه آغازگر ادبیات است». جمله‌ای که آن‌قدر تکرار شده که بیم آن می‌رود معنایش فراموش شود. اما واقعیت این است که ما هنوز از درک جایگاه واقعی این گونه‌ی ادبی، هم در نهادهای رسمی و هم در ذهن بخش بزرگی از جامعه، فاصله داریم.
نشست اخیر ما در جزیره کیش با حضور استاد مصطفی رحماندوست، فرصتی شد تا یک بار دیگر به ضرورت بازتعریف نگاه‌مان به ادبیات کودک و نوجوان بیندیشیم. گفت‌وگویی که هرچند صمیمی و تجربی بود، اما لایه‌هایی از بحران بی‌برنامگی و بی‌سیاستی فرهنگی در این حوزه را نیز برملا کرد.
ادبیات کودک در ایران، به‌ویژه از دهه‌ی شصت به این‌سو ، بیشتر بر شانه‌ی تلاش‌های فردی ایستاده است تا سیاست‌گذاری نهادی. چهره‌هایی چون رحماندوست، قیصر امین‌پور، افسانه شعبان‌نژاد و دیگران، بیشتر به قریحه و دغدغه‌ی فردی تکیه کردند تا بر پشتیبانی رسمی یا نهادهای پایدار. همین مسئله باعث شد که ما دهه‌ها ادبیات کودک تولید کردیم، اما «فرهنگ ادبیات کودک» نساختیم.
در نشستی که گذشت، پرسش‌هایی ساده اما بنیادین طرح شد: ادبیات کودک چگونه با تجربه‌ی زیسته‌ی کودک امروز ارتباط می‌گیرد؟ جای نهادهای ترویج این نوع ادبیات کجاست؟ و آیا نویسندگان جوان می‌دانند کجا باید یاد بگیرند و از کجا باید آغاز کنند؟
پاسخ‌ها، اگرچه با مثال و خاطره همراه بود، اما همگی به یک نقطه ختم می‌شدند: ما خلأیی عمیق در سازمان‌دهی، آموزش و نهادسازی در حوزه‌ی ادبیات کودک داریم. و این خلأ، در کیش – جزیره‌ای که مدعی افق‌های فرهنگی نو در ایران است – بیش از دیگر نقاط به چشم می‌خورد.
کیش شهری است مهاجرپذیر، چندفرهنگی، و در حال تجربه‌ی یک دگردیسی تمدنی. کودک در این جزیره، از تنوع زبان و فرهنگ تغذیه می‌کند، اما همین تنوع، در غیاب مرجع فرهنگی، می‌تواند باعث گسست هویتی او شود. خانه‌ی ادبیات کودک و نوجوان در کیش، می‌تواند پاسخی به این نیاز باشد و پناهگاهی برای تداوم سنت قصه‌گویی، کارگاهی برای آموزش نویسندگی و شعر کودک، محفلی برای نقد کتاب و تربیت ذائقه‌ی ادبی، مکانی برای تولید، ترجمه، و بومی‌سازی ادبیات کودک، و درنهایت نهادی برای ارتباط میان خانواده، نویسنده، مربی و مخاطب کودک.در همین راستا، یکی از محورهای اصلی فعالیت خانه ادبیات کودک کیش، می‌تواند طراحی آرشیو بومی ادبیات کودک باشد؛ شامل گردآوری قصه‌های بومی، تولید محتوای جدید با شخصیت‌های محلی، و شاید حتی پرورش تصویرگرانی که این روایت‌ها را به زبان هنر بازآفرینی کنند.و در نهایت، به عنوان یک دغدغه‌ فرهنگی، می‌خواهم به پیوند ادبیات کودک با رسانه‌های نو و روایت دیجیتال اشاره کنم. کودک امروز بیش از هر زمان دیگری در معرض تصویر، صدا و داستان‌های تعاملی است. خانه ادبیات کودک می‌تواند با نگاهی آینده‌محور، به بستری برای آموزش تولید محتوا، انیمیشن، پادکست و کتاب دیجیتال کودک بدل شود؛ جایی که ادبیات نه به‌مثابه خاطره، بلکه به‌مثابه تجربه زیسته کودک امروز معنا یابد.به‌عنوان پیشنهاد رسمی، بر پایه‌ی مباحث نشست اخیر، می‌توان سه گام عملی را برای نخستین گام‌های «خانه‌ی ادبیات کودک و نوجوان کیش» تعریف کرد:
۱٫ شکل‌گیری شورای ادبیات کودک کیش با حضور شاعران، معلمان، روان‌شناسان، و فعالان فرهنگی جزیره
۲٫ تهیه شناسنامه‌ی فرهنگی کودک کیش شامل ذائقه‌های زبانی، سنت‌های شفاهی، ظرفیت‌های بومی
۳٫ تأسیس مرکز ترکیبی «خانه ادبیات کودک و نوجوان» با سه کارکرد مشخص:
تولید (با کارگاه‌های شعر و داستان)
آموزش (با دوره‌های تخصصی برای معلمان، والدین و نویسندگان)
ترویج (با جشنواره‌ها، شب‌های قصه، و نقد کتاب)
این نهاد می‌تواند به‌عنوان زیرمجموعه معاونت فرهنگی منطقه آزاد کیش فعالیت کند، با همکاری نهاد کتابخانه‌های عمومی، کانون پرورش فکری، و البته نویسندگان آزاد و مستقل.
ادبیات کودک، سنگ‌بنای هویت ملی، زبان مادری، و تربیت ذوقی نسل آینده است. در جهانی که کودکان بیش از کتاب، با تصویر، صدا و پلتفرم‌های مجازی احاطه شده‌اند، ما به یک خانه‌ی امن فرهنگی برای زبان، خیال، و تخیل نیاز داریم. خانه‌ای برای شعر، داستان، و رؤیا.
و سخن آخر آن‌که، کیش، اگر بخواهد افق ۱۴۱۴ را نه فقط در سازه‌ها بلکه در فرهنگ تجربه کند، باید از «خانه‌ی ادبیات کودک» آغاز کند.