ستاره درخش/ در حاشیه دوازدهمین نمایشگاه بین المللی هوایی ایران در کیش، به مناسبت صد سالگی نیروی هوایی ارتش، هفت تن از خلبانان پیشکسوت نیروی هوایی ارتش به بیان خاطرات دوران خود در قبل و بعد از انقلاب پرداختند. امیر سرتیپ دوم خلبان حسین شاهین نژاد از پيشكسوتان پرواز بود که در ابتدای نشست به […]

ستاره درخش/ در حاشیه دوازدهمین نمایشگاه بین المللی هوایی ایران در کیش، به مناسبت صد سالگی نیروی هوایی ارتش، هفت تن از خلبانان پیشکسوت نیروی هوایی ارتش به بیان خاطرات دوران خود در قبل و بعد از انقلاب پرداختند.
امیر سرتیپ دوم خلبان حسین شاهین نژاد از پيشكسوتان پرواز بود که در ابتدای نشست به تاریخ یکصد ساله نیروی هوایی اشاره کرد و گفت: نیروی هوایی مقتدر ارتش ایران و البته نیرو های مسلح ما همیشه مظلوم بودند و در این ۴۵ سال اخیر مظلوم‌تر، از اینها یافت نمی شود، مخصوصاً نیروی هوایی پرقدرت و ارزشمند ارتش با کار بسیار بزرگی که در ۸ سال دفاع مقدس کرد.
دبیر کانون خلبانان در مورد سالگرد تاسیس نیروی هوایی ایران بیان کرد: سال ۱۳۰۳ مردی که سواد آکادمیک نداشت، با بیان این جمله «آرزوی من این است که جوانان کشور عزیزم روزی بر آسمان‌ها مسلط شوند؛ زیرا دنیای آینده فقط با هواپیمایی سرکار دارد و بس»؛ نیروی هوایی ایران را تاسیس کرد. در همان سال ۴ افسر به فرانسه و روسیه اعزام شدند و دوره خلبانی رو طی کردند، و در سال ۱۳۱۱ کارخانجات هواپیما سازی شهباز واقع در خیابان پیروزی تهران افتتاح شد.
شاهین‌ نژاد با بیان اینکه در آن زمان بسیاری از کشورهای غرب آسیا و همسایه های ما حتی صاحب هواپیما هم نبودند گفت: اما این مرد بزرگ که نیروی او عشق به سرزمین مادری و ایران بود، کارخانجات هواپیماسازی شهباز رو تاسیس کرد.
امیر سرتیپ دوم خلبان حسین شاهین نژاد افزود:در سال ۱۳۱۵ اولین محصولات این کارخانه هواپیما سازی شامل یک اسکادران هواپیمای تعلیماتی تایگر مث و یک اسکادران هواپیماهای شکاری در حضور پهلوی اول رژه رفتند.وی اضافه کرد:این نیروی هوایی که توانست در مقابل شرق و غرب از تمامیت  عرضی این خاک پر گهر دفاع کند نیروی هوایی ۴۵ ساله نیست. نیروی هوایی است که یکصد سال سابقه دارد.
این افسر بازنشسته در ادامه به دو ماموریت مهم که خلبانان ایرانی قبل از انقلاب انجام دادند اشاره کرد و گفت: در سال ۱۳۴۱ اولین ماموریت برون مرزی نیروی هوایی ارتش برای سازمان ملل متحد در قالب سپاه صلح انجام شد. در آن زمان در کنگوی مرکزی به دست گروهی داعش گونه اشغال و نسل کشی انجام شد، سازمان ملل از کشورهایی که توان عملیاتی داشتند دعوت کرد که  دخالت کنند و امنیت را به آنجا برگردانند.شش فروند هواپیمای جت شکاری (اف ۸۶) با هشت خلبان ایرانی به کنگو اعزام شدند و آنجا را آزاد کردند. یکی از این افسران جوان «امیر سرتیپ خلبان سید محمد وحید کیمیاگر» بود که در ابتدای انقلاب با حکم حضرت امام به معاونت عملیاتی نیروی هوایی برگزیده شد.
وی در مورد حادثه مهم دوم اظهار کرد:چین کمونیست، کوبا ،سودان و … با تشکیل گروه مسلح در یمن جنوبی به سلطان قابوس حمله کردند در عرض سه هفته نیمی از کشور عمان را تصرف کردند، سلطان قابوس از همه کشورها کمک خواست اما هیچکس  کمک نکرد، فقط شاه حسین اردنی تعدادی از محافظین خودش را برای محافظت از کاخ سلطان قابوس به عمان فرستاد. او از پهلوی دوم درخواست کمک کرد نیروهای مسلح ما وارد منطقه شدند و حامیان این گروه مسلح را درعرض ۳ سال شکست دادند و دیدیم که سلطان عمان، زمانی که در قید حیات بود هر کجا کسی بر علیه ایران صحبتی می‌کرد او از کشور ما دفاع میکرد؛ چون خود را مدیون ایران می دانست. بنابراین این نیروی هوایی نه نمایشی بود نه غیر عملیاتی، نیرویی بود مقتدر که هر کجا وارد می‌شد با پیروزی از آن خارج می‌شد.   وی در ادامه ی صحبت های خود تعدادی از خلبان پیشكسوت که در طول دفاع مقدس دلاورانه جنگیدند دعوت کرد تا در روبروی مردم به بیان خاطرات خود بپردازند.


️پرواز به قلب پایگاه‌های عراق و انهدام پایگاه موصل
«امیر سرتیپ خلبان جلال آرام» در مورد وقایع روز اول تجاوز عراق به ایران
به حمله ۱۴۰ فروند هواپیمای ایرانی بلافاصله به عراق اشاره کرد.
اوکه خود در گروه پروازی و این عملیات حضور داشت؛ بیان کرد:در سی و یکم شهریور ۱۳۵۹ دیوانه‌ای با تفکر خام میخواست کشور ما را غافلگیر کند و ما را در روی زمین منهدم کند.ما روز ۳۱ شهریور در پایگاه‌های خودمون بودیم و ناگهان هواپیماهای عراقی غرش کنان، پایگاه‌های ما را در سرتاسر ایران بمباران کرد، این‌ها تصور می‌کردند که نیروی هوایی ایران رو هم غافلگیر کرده بودند؛ اما چه خیال خامی؛ فکر می کردند مانند بسیاری از کوته نظران آن زمان که غافلگیر کرده بودند نیرو هوایی ایران را هم غافلگیر کردند، در حالی که ما غافلگیر نشدیم و ظرف دو ساعت بعد توسط پایگاه‌های بوشهر و همدان دو پایگاه مهم عراق “کوت و شعیبیه”را در هم کوبیدیم. جلال آرام ادامه داد: مردان آبی پوش در سحرگاه اول مهر ۱۳۵۹ ،با ۱۴۰ فروند هواپیما به قلب پایگاه‌های عراق حمله کردند.
وی با اشاره به اینکه کشور ایران در حقیقت مورد تهاجم جهان قرار گرفت افزود: عراق با حمایت دو ابرقدرت، ورشو و ناتو یعنی  ۴۶ کشور در دنیا با ما جنگید.این خلبانان پیشكسوت ادامه داد:به نحوی پایگاه‌های عراقی ها را مورد بمباران قرار دادیم که بعضی از پایگاه‌های عراق مثل پایگاه موصل تا سه ماه بعد از جنگ توان اینکه هواپیما دوباره از باند آنها بلند شود وجود نداشت ؛ ما آن روز از حقانیت و شرف ملت ایران دفاع کردیم.
تعجب آمریکایی ها از عملکرد حرفه‌ای خلبان‌های ایرانی در عملیات «اچ ۳»
در ادامه «امیر سرتیپ دوم فرج الله برات‌پور » فرمانده عملیات موسوم بع «اچ ۳»، که در طول دفاع مقدس دلاورانه جنگید سخن گفت. عملیاتی که پل استراتژیک و تدارکاتی «اچ ۳» را منهدم کرد. از این پل صدام و ارتش عراق برای تدارکات در خرمشهر استفاده می کردند که بدون حذف آن امکان ورود به خرمشهر و آزادسازی آن غیرممکن بود.
فرمانده عملیات «اچ ۳» گفت: خلبان‌های ایرانی با رادارهای خاموش و بدون هیچ گفت و شنودی به «اچ ۳» حمله کردند و سوختگیری ما در ارتفاع کمتر از صد متر موضوعی بود که تعجب آمریکایی‌ها را نیز در پی داشت. برات پور توضیح داد: انچه درفیلم حمله به «اچ ۳» در فیلمی که درباره آن ساخته اند  شما دیده اید با انچه در واقعیت رخ داده متفاوت است، عملیات «اچ ۳» که در سال ۱۳۶۰ انجام شد یکی از پیچیده‌ترین عملیات نظامی دنیا به شمار می‌رود. لیدر این عملیات مهم جنگ تحمیلی ادامه داد:عملیات حمله به «اچ ۳» ابتدا بنا بود در ۸ آبان ۵۹ به رهبری سرهنگ ساوجی انجام شود که به دلیل لو رفتن عملیات و ایجاد اشکال در سوخت‌گیری هوایی، هواپیماها پس از سوختگیری بر روی دریاچه ارومیه به پایگاه بازگشتند. همچنین در ۱۸ بهمن همان سال عملیاتی که با رهبری سرهنگ گلچین قرار بود انجام شود به دلیل بارش برف و نامساعد بودن شرایط جوی هواپیماها بار دیگر پس از سوختگیری هوایی بر روی دریاچه ارومیه به پایگاه بازگشتند.
امیر سرتیپ دوم فرج الله برات‌پور فرمانده عملیات «اچ ۳» در مورد طراحی عملیات گفت:گروه طرح سه مسیر را برای عملیات «اچ ۳» طراحی کرد؛ یک مسیری از کنار بغداد عبور می‌کرد که با توجه به پدافند بغداد علیه هواپیماهای ما امکان اجرای آن وجود نداشت.
مسیر دوم، مسیری بود که هواپیماهای ما از مناطق مرزی عراق با کویت و عربستان عبور کنند و به منطقه «اچ ۳» برسند که با توجه به شناسایی هواپیماهای ما توسط هواپیماهای آواکس عربستان و ارائه اطلاعات آن به رژیم بعث عراق این مسیر هم برای اجرای عملیات «اچ ۳» مناسب دانسته نشد.مسیر سوم هم مسیری بود که از شمال عراق عبور می‌کرد. منطقه‌ای که هم ارتفاعات خیلی بلند و هم دره‌های عمیقی داشت که در نهایت مسیر سوم برای اجرای عملیات «اچ ۳» انتخاب شد.
این خلبان نخبه فانتوم ادامه داد: طبق برنامه‌ریزی انجام شده توسط گروه طرح در عملیات «اچ ۳» هواپیماهای «اف ۵» پایگاه تبریز «اف ۱۴» پایگاه اصفهان «اف ۴» پایگاه همدان و هواپیماهای ۷۴۷ و ۷۰۷ برای سوخت‌رسانی و هواپیمای سی ۱۳۰ برای شنود تلفن‌های دشمن از پایگاه مهرآباد درگیر عملیات بودند و طبق برنامه‌ریزی انجام شده بنا بود تا هواپیماها در مسیر رفت و برگشت به منطقه «اچ ۳»؛ چهار بار سوختگیری هوایی داشته باشند. من با توجه به تجربه‌ای که از لو رفتن عملیات و شرایط بد جوی در دو مرحله قبل کسب کرده بودم از ۲۸ اسفند ۵۹ تا ۱۵ فروردین ۶۰ که روز اجرای عملیات بود اجازه ندادم که کسی در جریان کار قرار گیرد و حتی پرسنل فنی هم در جریان اجرای عملیات قرار نگرفتند.
وی ادامه داد:من با سیاست خاصی ۱۱ هواپیمایی را که برای عملیات در ۱۵ فروردین نیاز داشتم را رزرو کرده بودم و هواپیماهای رزرو را به مهماتی که مدنظرم بود تجهیز می‌کردم. یکی دو روز مانده به اجرای عملیات اجازه نمی‌دادم که خلبان‌ها و پرسنل پیش من باشند. سرپرست گردان نگهداری را دو روز قبل از عملیات، مامور چک کردن هواپیماهای رزرو کردم و پس از اینکه این کار را به او محول کردم. ساعت ۳ صبح روز ۱۵ فروردین خلبان‌ها را احضار کردم خلبان‌ها وقتی در پُست فرماندهی حاضر شدند و جلسه توجیهی برای آن‌ها برگزار شد فهمیدند که این حضور در پست فرماندهی برای چیست و پرسنل فنی هم زمانی که ۱۱ فروند هواپیما را برای اجرای عملیات از آن‌ها خواستم متوجه اجرای عملیات شدند. گفتم که لباس‌های خلبان‌ها و صبحانه‌شان را به پست فرماندهی بیاورند و آن‌ها پس از اینکه در پست فرماندهی صبحانه خوردند و نماز خواندند، لباس‌های خود را پوشیدند و با روشن کردن هواپیماها آماده پرواز شدند. در این عملیات ۱۰ هواپیمای «اف ۴»، «اف ۵» و «اف ۱۴» شرکت داشتند و یک هواپیما هم رزرو بود و هواپیمای «c ۱۳۰» هم کار شنود را در مرز بر عهده داشت. ما بدون آنکه با هم صحبت کنیم با چراغ برج وارد باند شدیم و در ارتفاع ۱۰۰ متری بر روی دریاچه ارومیه کار سوختگیری هوایی را انجام دادیم. در ارتفاعی کمتر از ۱۰۰ متر از هواپیمای تانکر ۷۰۷ سوخت دریافت کردیم. این نخبه پروازی در ادامه توضیح عملیات معروف «اچ ۳» بیان کرد:نکته قابل توجه اینجا است که ما «دو هزار کیلومتر» مسیر از پایگاه‌های «اچ ۳» را بدون رادار و بدون هیچ‌گونه مکالمه‌ای با هم طی کردیم، چرا که اگر میکروفون یا رادار را روشن می‌کردیم دشمن متوجه حضور ما در آسمان سرزمین خود می‌شد و ما را مورد هدف قرار می‌داد.برخلاف آنچه که در فیلم آمده خلبان‌های ما در مسیر رفت نه مکالمه‌ای با هم داشتند و نه رادارشان روشن بود و در سکوت کامل مسیر را تا منطقه اچ ۳ پشت سر گذاشتند. در مسیر هم کار سوختگیری از هواپیمای ۷۴۷ در ارتفاع کمتر از ۱۰۰ متر انجام شد تا دشمن متوجه حضور ما نشود که سوختگیری با این ارتفاع کم، تعجب آمریکایی‌ها را هم در پی داشت.
علت سوختگیری در ارتفاع پایین این بود که در پایین هواپیمای ۷۴۷ و ۷۰۷ سه چراغ قرار دارد که وقتی هواپیمایی که می‌خواهد سوخت‌گیری کند در موقعیت مناسب برای سوختگیری قرار داشته باشد. چراغ وسط روشن و در ادامه کار سوخت‌گیری انجام می‌شود و ما به خاطر اینکه نور چراغ‌های هواپیماهای سوخت‌رسان توسط دشمن دیده نشود در ارتفاع پایین سوخت‌گیری می‌کردیم.
خلبان براتپور اظهار کرد: عبور در منطقه در حالی بود که همه این پایگاه‌ها مجهز به پدافند بودند و حتی پایگاه الرشید با رادارهای دوربُرد خود می‌توانست ما را شناسایی کند و هدف قرار دهد. اما رادارها و میکروفون‌های ما همان طور که گفتم همگی خاموش بود. در طول مسیر تنها در یک جا – شهر زاخو – شهر مرزی شمال عراق با ترکیه امکان داشت دشمن ما را ببیند که با هدف به اشتباه انداختن دشمن سه فروند هواپیمای اف ۵ از پایگاه تبریز حرکت کردند و پالایشگاه کرکوک را مورد هدف قرار دادند و تصور آن‌ها این بود که هواپیماهایی که از شهر زاخو عبور کردند همین سه فروند هواپیما بودند.
وقتی به ۱۵ مایلی منطقه اچ ۳ رسیدیم دو فروند هواپیما مأمور بمباران پایگاه اول به رهبری ناصر کاظمی شدند. سه فروند هواپیمای دیگر به رهبری محمود اسکندری ماموریت بمباران پایگاه دوم را عهده دار بودند و بنده به همراه دو هواپیمای دیگر کار بمباران پایگاه اصلی را بر عهده داشتیم؛ پایگاه‌ها به فاصله ۱۰ تا ۱۵ کیلومتری از یکدیگر بودند.
وقتی پایگاه‌های اول و دوم بمباران و دود به آسمان بلند شد، پدافند دشمن آسمان را مورد هدف قرار داد، به همین خاطر من به سمت مناطق مرزی عراق با اردن و عربستان پرواز کردم و پس از چند دقیقه از پشت سر، پایگاه اصلی را بمباران کردم. یکی از هواپیماهای ما در این عملیات آسیب دید که به کمک هواپیمای «جمبو» در فرودگاه پالیرا فرود آمد و پس از تعمیر و بازسازی یکی دو ماه بعد از این عملیات هواپیمای تعمیر شده به کشور بازگردانده شد. در مسیر بازگشت بار دیگر در ارتفاع پایین و در خاک عراق، کار سوختگیری هوایی را انجام دادیم و سوختگیری بعدی ما در هوا بر روی دریاچه ارومیه انجام شد .
برات پور در پایان سخنان خود گفت: واقعیت این است که نیروی هوایی، مظلوم واقع شده و آن طور که باید و شاید به موفقیت‌های بزرگی که نیروی هوایی در دوران دفاع مقدس کسب کرده پرداخته نشده است. جنگ هشت‌ساله در حالی به ما تحمیل شد که ما در تحریم اقتصادی و نظامی بودیم .
خرمشهر را خلبان محمود اسکندری آزاد کرد
سخنران بعدی این مراسم امیر خلبان علی اکبر زمانی بود که به بیان خاطره خود از پرواز با امیر خلبان زنده یاد “محمود اسکندری” برای نابودی پل استراتژیک عراق روی اروندرود و در نتیجه آزادی خرمشهر پرداخت.
زمانی، که پروازهای زیادی را همراه با محمود اسکندری داشته و از مقطعی، به عنوان معلم خلبان هواپیمای فانتوم F4 و سپس MIG29 فعالیت داشته، در این خاطره، آزادسازی خرمشهر را به خاطر پرواز عجیب محمود اسکندری و انهدام صد در صد موفق پل اروندرود عنوان کرد و گفت خرمشهر توسط محمود اسکندری آزاد شد.وی به نقش مهم خلبانان نیروی هوایی در این دوران اشاره می‌کند. او با احترام از امیر شاهین نژاد و امیر اسکندری یاد کرده، به بیان برخی فداکاری‌های آن‌ها در ۸ سال دفاع مقدس می‌پردازد. زمانی به ماموریت مهمی که در ۱۳ اردیبهشت ۶۱ برای هدف قرار دادن پل عراق انجام شده، اشاره می‌کند و توضیح می‌دهد که این پل با همکاری مهندسی ارتش مصر ساخته شده بود.وی در توضیح انهدام پل عراقی ها گفت: در این ماموریت، ۱۲ بمب ۵۰۰ پوندی به پل شلیک شد و این عملیات با موفقیت انجام شد. او تأکید می‌کند که این عملیات به عنوان یک نقطه عطف در جنگ شناخته می‌شود و آمار دقیقی از تأثیرات آن ارائه می‌دهد. در پایان ، از رسانه‌ها خواست که این وقایع جنگ را بازگو کنند تا یاد و خاطره فداکاری‌های خلبانان و دیگر نیروهای نظامی زنده بماند.
️حسرت اسرائیل برای داشتن هواپیماهای
سوخت رسان ایران
امیر سرتیپ خلبان حشمت الله رضایی ،از خلبانان ترابری دوران دفاع مقدس نیز سخنران بعدی این مراسم بود که دقایقی را درباره سختی های فعالیت ترابری و سوخت رسانی به شکاری های نیروی هوایی در دوران جنگ پرداخت و نکاتی را درباره تانکرهای سوخت رسان ۷۰۷ و ۷۴۷ نیروی هوایی مطرح کرد.
حشمت رضایی گفت: ایران سومین کشوری بود که سوخت رسانی به هواپیماها را در آسمان شروع کرد.
وی افزود:با گذشت حدود نیم قرن خود آمریکا هم آن هواپیمای هایی که ما سوخت رسانی میکردیم را ندارد.
وی اضافه کرد: هواپیمای ۷۴۷ همین الان هم بزرگترین هواپیمای حمل و نقل است و اسرائیل آرزو دارد هواپیماهای سوخت رسان مثل کشور ما داشته باشد اما هنوز به او نداده اند.
این خلبان «اف ۱۴» بیان کرد: هواپیمای ۷۰۷ و  ۷۴۷ که ۲۲۳۰ هزار لیتر سوخت حمل میکرد این قابلیت را داشت که هم از نوک بالا می‌شد بنزین به هواپیمای دیگر انتقال داد و هم از عقب به هواپیما شکاری سوخت انتقال می داد و این در زمان جنگ تحمیلی برای ما نعمتی بود.این خلبان پیشکسوت در پایان گفت:خیلی از مسائل است که نمی‌توان همه آن را بیان کرد و تاریخ در آینده نشان خواهد داد که  نیروی هوایی چه خدمتی به این مملکت کرده است.
️اسکورت هوایی کشتی‌ها در بندر ماهشهر
امیر سرتیپ خلبان فضل الله جاویدنیا سخنران بعدی جلسه بود،کسی که اسکورت کشتی های نفتکش و حمایت از کشتی های تجاری ایرانی در خلیج فارس را به عهده داشت.
وی با لهجه شیرین اصفهانی به بیان خاطرات خود پرداخت و گفت: پایگاه های بوشهر در روزهای اول فاتحه نیروی دریایی عراق را خواندند و همین دلیلی بود کن عراق چیزی به عنوان نیروی دریایی نداشت.
وی افزود: درآن زمان بندر چابهار، بندر عباس و بندر بوشهر قابلیت پهلو گرفتن کشتی‌های سنگین را نداشتند و راه آهن نیز نزدیک ان ها نبود، لذا باید کشتی های مواد غذایی به بندر ماهشهر می‌آمد، و آنجا کشتی‌ها پهلو می گرفتند و جابجایی کانترها های موادغذایی به راه آهن سراسری و توزیع در کشور از طریق بندر ماهشهر انجام می‌شد  و البته صادرات نفت هم از همان مجرا انجام و انتقال داده می‌شد.
خلبان هواپیمای رهگیر F14 ادامه داد: در جزیره خارک کشتی‌ها سوخت می‌گرفتند و برمی‌گشتند و این بهترین تارگت برای نیروی هوایی عراق بود آنها میخواستند تا شاهراه مملکت را مسدود کنند؛ لذا ما با هواپیمای «اف ۱۴» و «اف ۱۶» در طول تمام جنگ کشتی‌ها را اسکورت میکردیم و اجازه نمی دادیم صدمه وارد شود.
️ملتی که تاریخ نداند آینده تاریکی خواهد داشت
سخنران پایانی کاپیتان یدالله خلیلی بود،وی در ابتدا از سازمان منطقه آزاد کیش و برگزار کنندگان «کیش ایر شو» تشکر کرد و سپس با توجه به عدم شرکت مسئولین و نبود استقبال مردمی از این مراسم گفت: نیروی هوایی ارتش غریب است و منطقه آزاد با فکر و اندیشه آزاد این برنامه را برگزار کرد، امیدوارم یکصدمین سال در ستاد فرماندهی کل قوا و با حضور ارباب جراید و کسانی که ارزش های ارتش را می‌دانند و کسانی که امنیت آسمان را حفظ کردند برگزار شود.
این خلبان پیشکسوت با گفتن جمله ی «ملتی که تاریخ نداند آینده تاریکی خواهد داشت» بیان کرد: نیروی هوایی در زمان جنگ تحمیلی دلاورانه جنگید، هیچ کس جز نیروی هوایی مقتدر نبود تا در برابر دشمن بايستد، هواپیما در آن زمان حتی تانک میزد یعنی کار آرپی جی را انجام می‌داد، غریب بودن ارتش و نیروی هوایی اینجا مشخص میشود چرا که خیلی ها نمی‌دانند نیروی هوایی چه کرده است؟
وی به مدیریت و برنامه ریزی برای نیروی هوایی و تاسیس آن اشاره کرد و گفت: قبل از انقلاب در صنعت هوایی، نیروی هوایی کشور ۱۴ خلبان را فرستاد به پایگاه المان برای دیدن دوره هواپیمایی جت  از این ۱۴ نفر ۵ نفر ماندند که معلم شوند و بقیه برگشتند، از جمله یکی از اینها «محمد خاتمی» بود که فرمانده نیروی هوایی شد. بعد «نادر جهانبانی» که لیدر آکروجت بود، «سروان ربیعی»، فرمانده نیروی هوایی سال ۵۷ ،«سروان جهان‌بینی» ، «مخابری» و «مینو سپهر» که هنوز در قید حیات است.
یکسال بعد که اولین دوره آموزش جت را در آلمان دیدیم ، ۸ فروند هواپیمای «سی ۱۳۰ »خریداری شد و سال بعد ،
«اف ۸۴ »را گرفتیم.