بمناسبت بزرگداشت دکتر ساروخانی پدر جامعه شناسی ارتباطات : امیرترقی نژاد/روایی و پایایی در علم روش تحقیق، دو ستون اصلی اعتماد به دانشاند؛ معیارهایی که به ما میآموزند چگونه دادهها را بسنجیم، چگونه حقیقت را از خطا جدا کنیم و چگونه پژوهش را بر شانههای استحکام بنا کنیم. اما در میان همهٔ این مفاهیم علمی، […]
بمناسبت بزرگداشت دکتر ساروخانی پدر جامعه شناسی ارتباطات :
امیرترقی نژاد/روایی و پایایی در علم روش تحقیق، دو ستون اصلی اعتماد به دانشاند؛ معیارهایی که به ما میآموزند چگونه دادهها را بسنجیم، چگونه حقیقت را از خطا جدا کنیم و چگونه پژوهش را بر شانههای استحکام بنا کنیم. اما در میان همهٔ این مفاهیم علمی، گاهی شخصیتی پیدا میشود که خود، فراتر از هر معیار و هر سنجهای میایستد؛ شخصیتی که حضورش چنان اثرگذار است که هیچ «پایایی»ای توان اندازهگیریاش را ندارد.
برای من، آن شخصیت استاد ساروخانی است.
کلاسهای روش تحقیق او فقط یک درس دانشگاهی نبود؛ تجربهای بود که ذهن را بیدار میکرد و روح را به سفر میبرد. وقتی دربارهٔ روایی و پایایی سخن میگفت، چنان با عمق، دقت و آرامش توضیح میداد که انگار مفاهیم خشک علمی، جان میگرفتند و به موجوداتی زنده تبدیل میشدند.
در همان لحظهها بود که غرق در نگاهش میشدم؛ نگاهی که از پشت آن سالها تجربه، فهم و انسانیت موج میزد.
اما آنچه این تجربه را برای من فراموشنشدنی کرد، فقط دانش او نبود؛ مهربانیاش بود. گاهی در میان صحبتهایش، با همان لحن پدرانه و آرامشبخش رو به من میکرد و میگفت: «پسرم…»
همین یک کلمه، همین یک خطاب ساده، چنان در جانم مینشست که گاهی بیاختیار اشک در چشمانم جمع میشد. اشکی از جنس حسرت و شکرگزاری؛ حسرت از اینکه چرا زودتر از اینها استاد ساروخانی را پیدا نکرده بودم، و شکرگزاری از اینکه بالاخره در نقطهای از زندگی، چنین انسانی سر راهم قرار گرفته است.

وقتی او از روایی و پایایی سخن میگفت، من نه فقط مفاهیم علمی را یاد میگرفتم، بلکه شیوهٔ نگاه کردن به جهان را میآموختم. او به ما یاد داد که تحقیق فقط جمعآوری داده نیست؛ یک نوع زیستن است، یک نوع اندیشیدن، یک نوع مسئولیتپذیری در برابر حقیقت.
و حالا که به گذشته نگاه میکنم، میفهمم چرا عنوان این نوشته را گذاشتم:
«روایی و پایایی؛ ساروخانی پایایی ندارد»
زیرا اثر او بر من، بر ذهنم، بر مسیرم، چیزی نیست که بتوان با هیچ معیار علمی سنجید.
پایایی ندارد، چون فراتر از اندازهگیری است.
پایایی ندارد، چون در جان آدم میماند.
پایایی ندارد، چون هر بار که به یادش میافتم، دوباره زنده میشود.
این نوشته را برای بزرگداشت او آوردهام؛ برای استادی که نه فقط درس داد، بلکه روح مرا شکل داد.
و چه افتخاری بالاتر از اینکه بگویم:
در میان همهٔ مفاهیم روش تحقیق، تنها چیزی که پایایی ندارد، خودِ ساروخانی است؛ چون اثرش بیانتهاست.

























Friday, 5 December , 2025