به گزارش روزنامه هفت صبح ؛ در تحقیقات مشخص شد که برادر بزرگتر بهنام صابر اخیرا ساختمان سه طبقهای در خیابان فرشته را بهعنوان مطب اجاره کرده بود که بررسیها نشان میداد این مطب هنوز فعال نیست. ماموران در اولین گام از تحقیقات، منشی مطب را تحت بازجویی قرار دادند و او سرانجام اقرار کرد که به دستور صابر، برادر او را به کمک یکدیگر به قتل رساندهاند. سپس جسد را تکهتکه و کباب کردند و آن را خوراک حیوانات كردهاند.
علت قتل برادر
در ادامه مشخص شد صابر (برادر بزرگتر) مدتی قبل تصمیم داشت در انتخابات مجلس کاندیدا شود و برادرش بهعنوان اسپانسر مبلغی به او قرض داده بود. اما صابر ردصلاحیت شد و حالا در بازپرداخت بدهی برادرش با او دچار اختلاف شده و همین اختلاف مالی سبب شد که صابر نقشه قتل برادرش را بکشد.
منشی صابر که جوانی ۲۵ ساله و دانشجوی یکی از رشتههای علوم پزشکی بود، در اعتراف به قتل گفت: «مدتی قبل صابر ساختمانی را در خیابان فرشته اجاره کرد. او میدانست که برادرش قصد اجاره مطب را دارد و به من گفت خودم را منشی یکی از دوستانش جا زده و با او تماس بگيرم. گفتم برای کلینیک کودکان که دنبال ساختمان بودید، جای مناسبی در نظر دارم و به این بهانه برادر کوچکتر صابر بهنام حمید را به ساختمان خیابان فرشته کشاندیم.»
متهم در ادامه گفت: «وقتی وارد ساختمان شد، صابر با اسلحه ساچمهای به او شلیک کرد و بعد به او داروی بیهوشی تزریق کرد. بعد هم حمید را با زنجیر روی یک ویلچر بستیم و به اتاقی واقع در طبقه سوم ساختمان منتقل کردیم.» صابر و منشی جوانش ۳ روز حمید را در همان حالت در آن ساختمان حبس کردند:
«زمانی که در حال طراحی نقشه قتل بودیم، از یکی از سریالهای جنایی شبکه خانگی که در حال پخش بود ایده میگرفتیم. صابر میخواست از او امضاهایی بگیرد و برای همین ۳ روز در همان حالت حمید را نگه داشتیم. حدود ۱۰۰ امضا و چک و مبایعهنامه از او گرفت. بعد از ۳ روز گفت که دیگر باید او را به قتل برسانیم.
خودش یک رگ دست برادرش را زد و من رگ دست دیگرش را زدم. بعد هم رگ پاهایش را زدیم. وقتی مطمئن شدیم که دیگر نفس نمیکشد مطابق نقشه قبلی جسد را تکهتکه کردیم.» تکههایی از بقایای جسد میان زغالهایی پیدا شد که روی پشتبام انباشته شده بود و روی آن جسد مثله شده را کباب کرده بودند.
مطابق اقاریر متهم که گفته بود مقداری از تکههای جسد را در باغچههای اطراف رها کرده است، تکههایی از جسد هم در میان بوتههای باغچه کشف شد. منشی مطب ادعا میکرد بقیه بقایای جسد را در نقاط مختلف شهر رها کرده است اما دیگر از بقایای جسد مثله شده چیزی کشف نشد.
دستگیری متهم در کیش
با اعترافات صریح منشی مطب صابر، تحقیقات برای یافتن ردی از او آغاز شد و در حالی که او قصد خروج از کشور را داشت، قبل از این اقدام در جزیره کیش دستگیر شد. متهم قرار بود به صورت قاچاقی وارد ترکیه شده و از آنجا خودش را به آلمان برساند اما برف شدیدی که اتفاق افتاد مانع رفتن او به ترکیه شد و در نتیجه وقتی در کیش پنهان بود، دستگیر شد. متهم در برخورد با ماموران جنایی اتهام قتل برادر خود را انکار کرد و سعی کرد منشی خود را گناهکار جلوه داده و او را مقصر قتل هولناک برادر خود نشان دهد.
پزشک سرشناس در اعتراف به قتل گفت: «چند سالی میشد که با برادرم اختلاف مالی داشتیم و او به همین خاطر با من قهر کرده بود. من از اینکه او با من قهر است خیلی ناراحت بودم و دلم میخواست هرطور شده با او حرف بزنم و مشکل را حل کنیم. اما او اصلا حاضر نبود من را ببیند و حتی حرفهای او باعث شده بود که خانوادهمان هم حق را به او بدهند. من حمید را دوست داشتم و وقتی به بیماری کرونا مبتلا شد برای او گوسفند قربانی کردم. اما او حتی حاضر نشد پاسخ تلفن من را که میخواستم حالش را بپرسم بدهد.»
متهم در ادامه گفت: «تا اینکه مطب فرشته را اجاره کردم تا بتوانم با ترفندی حمید را به آنجا بکشانم و با او حرف بزنم. قصد من فقط حل مشکل بود و به هیچ وجه قصد کشتن او را نداشتم.در آن سه روزی که حمید در مطب بود هرچه میخوردم به او هم میدادم. من به منشی خود نگفتم به برادرم آمپول بیهوشی تزریق کند و روز سوم که حمید کنار ما بود، من در طبقه پایین بودم که منشی من پایین دوید و گفت هر دو رگ دست برادرم را قطع کرده است.
منشی میخواست با این روش از من اخاذی کند و حالا من مجبور بودم هر چه او میگوید اطاعت کنم چون برادرم در مطب من به قتل رسیده بود. برای همین با نقشهای که منشی طراحی کرده بود جسد را مثله کردیم.» در ادامه تحقیقات ادله و مستنداتی بهدست آمد که نشان میداد صابر در نقشه از پیش تعیینشده قتل برادر خود دست داشته است.
مثلا دستنوشتهای از او پیدا شد که لوازم لازم برای مثله کردن جسد برادر خود را در آن نوشته بود. با استناد به این سند و همچنین ادله دیگر، بازپرس پرونده صابر و منشیاش را متهم به مشارکت در قتل و همچنین مشارکت در آدمربایی دانست. همچنین منشی صابر به دلیل سرقت کارت بانکی متهم به سرقت مقرون به آزار نیز شناخته شد.
درخواست قصاص توسط مادر پزشک سرشناس
طبق پیگیریهای انجام شده مادر مقتول بهعنوان احدی از اولیای دم شکایت خود را در شعبه سوم دادسرای جنایی تهران به ثبت رسانده و تقاضای قصاص برای قاتلان فرزندش کرده است اما پدر مقتول به دلیل کهولت سن هنوز موفق به حضور در دادسرا و ثبت شکایت نشده است. به محض ثبت درخواست پدر مقتول، پرونده با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع خواهد شد.
Wednesday, 23 April , 2025