یک مدرس علوم ارتباطات: روز ۱۶ آذرماه مصادف با روز دانشجو یادآور شجاعت و جسارت دانشجویانی است که برای اعتقادات و باورهای خویش و همچنین برای دفاع از میهن دلیرانه ایستادند. در چنین روزی سه دانشجو هنگام اعتراض به دیدار رسمی ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا و نیز در اعتراض به […]

یک مدرس علوم ارتباطات:
روز ۱۶ آذرماه مصادف با روز دانشجو یادآور شجاعت و جسارت دانشجویانی است که برای اعتقادات و باورهای خویش و همچنین برای دفاع از میهن دلیرانه ایستادند. در چنین روزی سه دانشجو هنگام اعتراض به دیدار رسمی ریچارد نیکسون معاون رئیس جمهور وقت ایالات متحده آمریکا و نیز در اعتراض به از سرگیری روابط ایران و بریتانیا در تجمعی در دانشگاه تهران کشته شدند. امروزه پس از گذشت سال ها همچنان یاد و خاطره این دانشجویان گرامی داشته می‌شود.
با وجود مطالبه گری دانشجویان در ادوار مختلف به نظر می‌رسد در سال‌های اخیر به‌رغم فضای بازتر جامعه، فعالیت دانشجویان در حوزه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کاهش یافته است. در حالی‌که در دهه‌های گذشته شاهد جامعه، همواره شاهد حضور پرشور و پررنگ دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی در حوزه‌های مختلف بوده است.
در واقع چنین به نظر می‌رسد که از تشکل دانشجویی جز نامی باقی نمانده و عملاً معنا و مفهوم خود و نقش بی‌بدیل خویش درحوزه‌های مختلف را از دست داده‌اند. گویا دانشجویان جز نقش علمی برای خود رسالت دیگری نمی‌شناسند و به ایفای همین نقش در جامعه اکتفا کرده‌اند. اما دلیل این انفعال و بی‌رغبتی دانشجویان برای تأثیر در حوزه‌های گوناگون چیست؟ چنین بی‌انگیزگی در دانشجویان چه تبعاتی برای جامعه به دنبال خواهد داشت؟

نگاه امنیتی به دانشگاه ها مخل حیات طبیعی آنها خواهد بود
سیدرضا هاشمی‌زاده مدرس دانشگاه در حوزه ارتباطات با بیان اینکه گفتمانی که بعد از دو خرداد ۷۶ در جامعه شکل گرفت، دانشگاه‌ها را نیز تحت تأثیر قرار داد، اظهار کرد: در واقع به لحاظ سیاسی نگرش‌های خاصی به وجود آمد و محدودیت‌های بیشتری در جامعه شکل گرفت که بدون تأمل بود. بسیاری از روزنامه‌ها و مطبوعات تعطیل شدند و این مسئله در حوزه دانشگاه و جامعه نیز رخ داد. به ویژه تشکل هایی که با جریانات مسلط ناهمسو بودند بسیار محدود شدند. با بسیاری از این گروه ها برخورد شد و بسیاری از آنها مجبور به خروج از کشور شدند. لذا فعالیت نهادهای تأثیر گذار دانشگاه در حوزه سیاست نیز و حوزه های دیگر کاهش یافت.


وی ادامه داد: در چنین شرایطی توصیه بسیاری از خانواده ها به فرزندان خویش پرهیز از مسائل سیاسی بوده است. لذا امروزه برخلاف گذشته دیگر شاهد برگزاری جلسات و نشست های پرسش و پاسخ و مناظرات در دانشگاه نیستیم. حتی خود دانشگاه ها به سمت پرهیز از برگزاری چنین مناظراتی شده اند زیرا مدیرانی که روی کارآمدند مدیران محتاط و میز دوستی هستند که حاضر نیستند هزینه های ناشی از چنین جلسات و نشست هایی را بپذیرند. لذا علی رغم شعارهایی که در خصوص دانشگاه ها به عنوان مرکز تلاقی افکار و آرای گوناگون داده می شود، در عمل چنین نیست. زیرا همان گونه که اشاره شد، هزینه های چنین مناظراتی بالارفته و نگرش ها امنیتی شده و نهادهای امنیتی نیز کنترل شدیدی دارند. در سطح جامعه نیز بسیاری از رسانه ها در تلاش اند تا خود را از حوزه‌های سیاسی دور نگه دارند، علی رغم اینکه وظیفه اصلی آنها نقد و بررسی اوضاع و هشدار دادن و آگاه ساختن عموم است.
هاشمی زاده با اشاره به اینکه در دوره‌هایی شاهد تعلیق درسی و اخراج برخی دانشجویان به دلیل موضع گیری‌های سیاسی بودیم گفت: لذا گاهی جریان مسلط خود را برحق می‌داند تا به موضع گیری جریانات مخالف حمله کرده و رسالت دانشگاه را از مسیری که باید محل تلاقی دیدگاه‌ها و تفکرات باشد خارج نماید. در واقع حیات اجتماعی و سیاسی هر کشوری وابسته به نهاد دانشگاه در حوزه‌های گوناگون به وِیژه سیاست، اقتصاد و فرهنگ است. اما متأسفانه اجازه نقد صریح و بدون دغدغه داده نمی‌شود. این امر سبب نفوذ جریانات فراکشوری شده، کما اینکه در سال‌های اخیر شاهد بودیم که برخی رسانه‌های خارجی تلاش کزده‌اند تا مرجعیت را از نهادهای داخلی بگیرند.
وی با گرامیداشت یادواره شهدای واقعه ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ در مقابل ورود نیکسون به دانشگاه گفت: در واقع ۷۲ سال پیش دانشگاه زنده بوده و جلوه ای ازاستقلال ملی بوده و تلاش می‌کرده تا صدای خود را به گوش جامعه برساند. اما نگاه امنیتی به دانشگاه مخل حیات طبیعی آن خواهد بود. این نگاه به وِیژه مخل حیات اجتماعی دانشجویانی است که فکر می‌کنند، می‌توانند کلامی متفاوت از جریان حاکم داشته باشند.
این مدرس دانشگاه با تأکید بر ضرورت تغییر نگاه امنیتی به دانشگاه و دانشجویان تصریح کرد: در واقع باید پذیرفت که دانشجو مخل امنیت کشور نیست و اگر کلامی بر زبان می‌آورد از روی دلسوزی است. باید کلام آنها را پذیرفت و دانست که آنها به عنوان عضوی از جامعه و آینده‌سازان کشور باید نسبت به مسائل گوناگون ابراز موضع نمایند. تقابل آنها با جریان حاکم نیز مشکلی نداشته و در تمام کشورهای جهان نیز جریانات منتقدی وجود دارند.