بشارت کیش/مدیریت شهری در کیش آرام‌آرام در حال پوست‌اندازی است. در سالی که گذشت، مجموعه‌ای از رویدادها، برنامه‌ها و ابتکارهای فرهنگی، نشانه‌ای از چرخش رویکردی در جزیره به سوی نوعی «مدیریت شهری مشارکتی» بوده است؛ مدلی که به‌جای اتکا به سازوکارهای اداری، بر «سرمایه اجتماعی»، گفت‌وگو و آموزش عمومی تکیه دارد. از رویدادهای زیست‌محیطی گرفته […]

بشارت کیش/مدیریت شهری در کیش آرام‌آرام در حال پوست‌اندازی است. در سالی که گذشت، مجموعه‌ای از رویدادها، برنامه‌ها و ابتکارهای فرهنگی، نشانه‌ای از چرخش رویکردی در جزیره به سوی نوعی «مدیریت شهری مشارکتی» بوده است؛ مدلی که به‌جای اتکا به سازوکارهای اداری، بر «سرمایه اجتماعی»، گفت‌وگو و آموزش عمومی تکیه دارد.

از رویدادهای زیست‌محیطی گرفته تا راه‌اندازی خانه گفت‌وگوی کیشوندی، مدیریت جدید شهری در کیش می‌کوشد رابطه میان شهروند و نهاد مدیریت را از شکل سنتیِ بالا به پایین، به گفت‌وگویی دوسویه تغییر دهد.

نخستین نشانه‌های این تغییر، در خردادماه و همزمان با روز جهانی محیط زیست آشکار شد؛ جایی که رویداد «با بازیافت، قهرمان زمین باش» با محور آموزش تفکیک پسماند از مبدأ برگزار شد. این برنامه در قالب یک رویداد محیط‌زیستی برگزار شد، اما در عمق خود حامل پیامی اجتماعی و روشن از یک رویکرد تازه بود: اینکه مدیریت شهری به‌جای صدور دستور، می‌خواهد آموزش دهد، آگاهی بسازد و مشارکت را نهادینه کند.

چند هفته بعد، در روز زمین پاک، چراغ‌های اسکله بزرگ کیش برای یک دقیقه خاموش شدند؛ اقدامی نمادین اما دقیقاً در راستای همین منطق جدید: مشارکت عمومی، تجربه جمعی و آگاهی شهروندی. این خاموشی کوتاه، در واقع روشنایی تازه‌ای بر رویکردی انداخت که مدیریت شهری کیش می‌خواهد دنبال کند — مدیریتی که از پروژه‌های فیزیکی به پروژه‌های اجتماعی می‌اندیشد.

اما شاید جالب‌ترین نشانه این تغییر، آنجا بود که «پسماند» بهانه‌ای برای کتابخوانی شد. طرح اهدای بن کتاب در ازای تحویل زباله‌های بازیافتی، نه تنها پیوندی میان محیط زیست و فرهنگ برقرار کرد، بلکه نشان داد مدیریت شهری در کیش به دنبال تولید رفتار شهروندی است، نه صرفاً اجرای پروژه‌های عمرانی.

در نهایت، افتتاح «خانه گفت‌وگوی کیشوندی» نقطه عطف این مسیر بود؛ مرکزی که قرار است جایی برای شنیدن مردم، طرح دغدغه‌ها و ایده‌هایشان باشد. این خانه، اگر به‌درستی تداوم یابد، می‌تواند ارتباط میان مدیریت شهری و زندگی روزمره شهروندان را تقویت کند؛ جایی که تصمیمات نه صرفاً در جلسات اداری، بلکه از دل گفت‌وگو با مردم شکل می‌گیرد.

در نگاه کلان‌تر، آنچه در کیش در حال شکل‌گیری است، نمونه‌ای از گذار از «مدیریت سازه‌محور» به «مدیریت انسان‌محور» است؛ از ساخت و ساز فیزیکی به ساختن اعتماد و مشارکت. شاید هنوز زود باشد درباره نتایج نهایی این رویکرد قضاوت کرد، اما نشانه‌ها امیدبخش‌اند: شهری که شنیدن را تمرین می‌کند، دیر یا زود در مسیر توسعه‌ای پایدارتر گام خواهد برداشت.