سیدمحسن میرحسینی/هرچند هنوز توافق صلح غزه هنوز به نتیجه عملی نرسیده است ولی میتوان با تحلیل مواضع گذشته ترامپ و سایر رهبران کشورهای غربی و عربی می توان تأثیرات احتمالی چنین رویدادی را بر خاورمیانه و جمهوری اسلامی ایران در دو بخش بررسی نمود: تأثیرات مثبت بر منطقه خاورمیانه کاهش تنش و توقف […]
سیدمحسن میرحسینی/هرچند هنوز توافق صلح غزه هنوز به نتیجه عملی نرسیده است ولی میتوان با تحلیل مواضع گذشته ترامپ و سایر رهبران کشورهای غربی و عربی می توان تأثیرات احتمالی چنین رویدادی را بر خاورمیانه و جمهوری اسلامی ایران در دو بخش بررسی نمود:
تأثیرات مثبت بر منطقه خاورمیانه
- کاهش تنش و توقف جنگ: مهمترین و فوریترین تأثیر، پایان دادن به بحران انسانی فاجعهبار در غزه و توقف درگیریهای نظامی است. این امر میتواند از گسترش درگیری به سایر مناطق (مانند جبهه شمالی با حزبالله لبنان) جلوگیری کند.
- تقویت نقش مصر, قطر و اردن: امضای چنین توافقی در شرمالشیخ، به طور نمادین و عملی، نقش محوری مصر (به عنوان میزبان و میانجی) و قطر و اردن (به عنوان بازیگر کلیدی در مسئله فلسطین) را تقویت میکند. این کشورها خواهند توانست اعتبار خود را به عنوان تضمینکنندگان ثبات در منطقه بازیابند.
- ایجاد امید برای یک فرآیند سیاسی: حتی اگر این توافق صرفاً درباره آتشبس و تبادل اسرا باشد، میتواند درهای یک فرآیند سیاسی گستردهتر را برای حل مسئله فلسطین باز کند. این امر میتواند به برخی کشورهای عربی که به دلیل جنگ از عادیسازی روابط با اسرائیل بازمانده بودند، فرصتی برای پیشبرد این امر بدهد.
- تغییر معادلات برای گروههای مقاومت: یک توافق پایدار، جایگاه حماس را به عنوان یک قدرت نظامی و سیاسی مستقل تغییر خواهد داد. این گروه مجبور خواهد شد از یک گروه صرفاً نظامی به یک بازیگر سیاسی در چارچوب حکومت خودگردان فلسطین (یا ساختاری جدید) تبدیل شود. این امر میتواند نفوذ جمهوری اسلامی ایران را بر این گروه کاهش دهد.
تأثیرات منفی یا چالشها
- تقویت مواضع تندروانه اسرائیل: ترامپ به عنوان یک حامی سرسخت اسرائیل، احتمالاً در ازای امضای توافق، امتیازات بزرگی به دولت راستگرای اسرائیل (مانند بنیامین نتانیاهو) خواهد داد. این امتیازات میتواند شامل به رسمیت شناختن حاکمیت اسرائیل بر شهرکسازیها در کرانه باختری یا حتی «الحاق یکطرفه» بخشهایی از این منطقه باشد که این موضوع آتش درگیریهای آینده را شعلهورتر خواهد کرد.
- ایجاد شکاف در جهان عرب: هر توافقی که به نظر «ناعادلانه» و در مغایرت با خواستههای اصلی فلسطینیان (مانند تشکیل دولت مستقل به پایتختی قدس شرقی) باشد، میتواند منجر به شکاف عمیق بین دولتهای عربی و ملتهایشان شود. این شکاف به نفع گروههای رادیکال و تندرو تمام خواهد شد.
- مخالفت شدید گروههای مقاومت: گروههایی مانند حماس (جناح رادیکالتر آن)، جهاد اسلامی و حزبالله لبنان، هر توافقی را که اسرائیل را به رسمیت بشناسد و حق مقاومت مسلحانه را از فلسطینیان بگیرد، “خیانت” تلقی خواهند کرد. این امر میتواند به درگیریهای داخلی در فلسطین و درگیریهای نیابتی در منطقه دامن بزند.

بخش دوم: تأثیرات توافق صلح شرم الشیخ بر ایران
برای ایران، چنین توافقی یک «چالش استراتژیک بزرگ» تلقی میشود. محور مقاومت که ایران طی دههها آن را پشتیبانی نموده است، بر پایه مقاومت در برابر اسرائیل و رد هرگونه صلح یکطرفه با آن استوار است.
تأثیرات منفی (از دیدگاه ایران)
- تضعیف استراتژی «محور مقاومت»: موفقیت یک توافق صلح که به رهبری یک رئیسجمهور آمریکایی و با مشارکت کشورهای عربی «همسو» با ایران (مانند قطر و مصر) صورت میگیرد، استراتژی اصلی ایران در منطقه را بیاثر نشان میدهد و این پیام را به منطقه ارسال می کند که «مسیر صلح از طریق دیپلماسی و نه مقاومت مسلحانه» ممکن است.
- کاهش نفوذ ژئوپلیتیکی ایران: ایران از طریق حمایت از گروههایی مانند حماس و جهاد اسلامی، به عنوان یک قدرت تأثیرگذار در مسئله فلسطین شناخته میشود. اگر این گروهها وارد یک فرآیند سیاسی شوند که ایران در آن نقشی نداشته باشد، نفوذ جمهوری اسلامی ایران به شدت کاهش خواهد یافت.
- ایجاد ائتلاف ضدایرانی در منطقه: ترامپ و نتانیاهو قطعاً از چنین توافقی به عنوان ابزاری برای ایجاد یک ائتلاف منطقهای علیه ایران استفاده خواهند کرد. این ائتلاف شامل اسرائیل، کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس (عربستان، امارات، بحرین) و احتمالاً اردن و مصر خواهد بود. هدف اصلی این ائتلاف، مهار برنامه هستهای و موشکی ایران و مقابله با فعالیتهای منطقهای آن خواهد بود.
- افزایش فشارهای داخلی بر نظام جمهوری اسلامی ایران: موفقیت دیپلماسی در حل یکی از پیچیدهترین بحرانهای منطقه، میتواند در داخل ایران نیز بحثهایی را در مورد کارایی «استراتژی مقاومت» در مقابل «دیپلماسی فعال» دامن بزند و فشار بر ایران را برای بازنگری در سیاستهای خارجی افزایش دهد.
در این راستا در جواب به این سوال اصلی که آیا در این توافق صلح فرصتی هم می تواند برای ایران می تواند وجود داشته باشد؟ می توان گفت: با وجود چالشهای احتمالی بزرگ، جمهوری اسلامی ایران ممکن است بتواند از این وضعیت برای خود فرصتی بسازد:
- نقش «تخریبکننده سازنده»: ایران میتواند به عنوان بازیگری که میتواند هر توافقی را تضعیف یا تقویت کند، خود را مطرح نماید. جمهوری اسلامی ایران می تواند از طریق گروههای هم پیمان خود (مانند حزبالله لبنان یا شبهنظامیان عراقی) به توافق کنندگان فشار وارد آورد تا منافع خود را بصورت نسبی تأمین نماید هرچند این امر می تواند یک بازی خطرناک برای ایران و گروه های هم پیمان آن باشد. هرچند که در خاورمیانه جدید سعی در خلع سلاح و انحلال گروه های شبه نظامی حامی ایران در کشورهای مختلف خاورمیانه در این رابطه می تواند تعیین کننده نفوذ ایران باشد.
- تقویت روابط با چین و روسیه: اگر آمریکا به تنهایی صلح را مدیریت کند، ایران میتواند با نزدیکتر شدن به چین و روسیه، یک بلوک قدرت متفاوت را تشکیل دهد و در برابر ائتلاف تحت رهبری آمریکا مقاومت کند.
امضای توافق صلح غزه با حضور ترامپ در شرمالشیخ، اگرچه میتواند به توقف یک جنگ خونین منجر شود و به احتمال زیاد معادلات قدرت در خاورمیانه را به نفع اسرائیل و متحدان عرب آن و به ضرر ایران تغییر دهد ولی برقراری موازنه قدرت بدون مشارکت جمهوری اسلامی ایران یک توافق شکننده خواهد بود و از یک سو امید به ثبات و از سوی دیگر خطر ایجاد یک صلح ناعادلانه و شکننده که بذر درگیریهای آینده را میکارد در پی خواهد داشت. توافق صلح شرم الشیح ایران را در دو راهی انتخاب دشوار مواجه خواهد ساخت: یا پذیرش یک نقش حاشیهای در خاورمیانه جدید، یا مقاومت فعال که میتواند به تنشهای شدیدتر و خطرناکتری منجر شود. در نهایت بنظر می رسد موفقیت چنین توافقی بدون برداشتن گامی واقعی به سمت حل عادلانه مسئله فلسطین نمی تواند جواب مثبتی در پی داشته باشد.
*عضو هیأت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه یزد

























Friday, 5 December , 2025