جبار آذین/اوضاع بد اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی جامعه و افزایش فقر و فساد و گرانی و به حد انفجار رسیدن فشار و شکاف و تضاد طبقاتی و تداوم بحران‌های جهانی کشور و اوج گرفتن اعتراض‌ها و انتقادهای اجتماعی نسبت به عملکردهای غلط مسئولان،بر کشمکش‌های موقعیتی و مقامی و منافعی دو جناح سیاسی […]

جبار آذین/اوضاع بد اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و سیاسی جامعه و افزایش فقر و فساد و گرانی و به حد انفجار رسیدن فشار و شکاف و تضاد طبقاتی و تداوم بحران‌های جهانی کشور و اوج گرفتن اعتراض‌ها و انتقادهای اجتماعی نسبت به عملکردهای غلط مسئولان،بر کشمکش‌های موقعیتی و مقامی و منافعی دو جناح سیاسی حاکم بر ایران دامن زده و دور تازه‌ای از درگیری‌های سیاسی و گروهی را میان آن‌ها که هیچ ربطی به ملت و حل مشکلات کشور ندارد،شکل داده و آن‌ها و یاران و وابستگانشان،با پافشاری بر سر همان مواضع کلیشه‌ای و تکراری قدیمی خود و این بار با بازی دادن ملت و استفاده از  برخی ظرفیت‌های ملی و فرهنگی و اجتماعی،بر ضد یکدیگر عربده و قداره‌کشی می‌کنند.

درگیری‌های این دو جناح سیاسی که در چهار دهه اخیر بارها امتحان خود را پس داده و هیچ کدام هم از ملت،نمره قبولی نگرفته‌اند،در تمام حوزه‌های اجتماعی،اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و حتی در سطح جهانی ادامه دارد و اخیرا به شکل وسیع‌تر در عرصه‌های هنری و فرهنگی به چشم می‌آید.

مقام‌داران و حیف و میل‌کنندگان سرمایه‌های ملی و مردمی برای اغفال جامعه با ایجاد موج تازه‌ای از فریب ملی،با سوار شدن بر امواج انحراف برنامه‌ریزی شده رسانه‌ای کوشیدند تا با اغفال برخی رسانه‌ها و هنرمندان،سیل اعتراض اجتماعی مردم که به سوی منحرفان و مفسدان و تروریست‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی جهت گرفته بود را از مسیر درست خود منحرف کرده و با قربانی کردن امثال شمخانی،شجریان و جمشیدی،خود و تاراجگران کشور را از تیررس اعتراض‌های ملی مصون دارند…

اتخاذ تصمیم سیاسی اصلاح‌ طلبان که در حوزه‌های دیگر در مقابله با اصولگراها کم آورده بودند،در برگزاری کنسرت همایون شجریان و مخالفت اصولگراها با آن که موجب کنسل شدن آن شد و در ادامه افشاگری گسترده داخلی و خارجی ماجرای شمخانی و متعاقب آن، جنجال‌های هدفمند و برنامه‌ریزی شده ماجراهای پژمان جمشیدی که با واکنش منفی و مثبت و طرح مسائل فراوان روبرو شد،نمونه‌های اجتماعی و فرهنگی،کشاکش‌های قدرتی این دو جناح است.

این اقدام‌ها صرف‌نظر از محتوای آن‌ها از منظر اخلاقی و انسانی و اجتماعی،حرکت‌های پسندیده‌ای نبودند و به بی‌اعتمادی ملی و تخریب حرمت‌های اجتماعی،دامن زدند،اما باز هم ثابت کردند که از نظر آقایان،هدف،وسیله را توجیه می‌کند و آن‌چه برایشان بدون اهمیت و ارزش است،ملت و شعور و نیازهای اجتماعی است و آن‌ها هرگاه که منافعشان اقتضا کند از مردم بهره‌برداری ابزاری و سیاسی می‌کنند.

در جنجال‌سازی‌های قصه‌های شمخانی و جمشیدی،مردم و رسانه‌ها چنان بازی خوردند و چنان جامعه را در جهت امیال جریان‌های سیاسی‌ بازی دادند که تا مدتی تمام توجه‌های مردم از معضلات و مشکلات معیشتی و اجتماعی به سمت شرکت در بازی شمخانی/جمشیدی منحرف شد،بدون آن‌که این بازی دو سر سوخت،سودی برای جامعه داشته و گره‌ای از مشکلات ملت را بگشاید.

در واقع هر دو جناح با طراحی و اجرای این بالماسکه،هدفی جز انحراف افکار عمومی نداشته‌اند. بماند که حرف‌ها و حدیث‌ها در باره دو سوژه مطرح شده توسط آن‌ها هم چنان ادامه دارد.

به عنوان نمونه مطرح می‌شود که کل داستان پژمان جمشیدی یک سناریوی از پیش طراحی و نوشته شده با بازی آگاهانه او در قبال دریافت مبلغ کلان بوده است و یا…

واقعیت ماجراهای شمخانی و جمشیدی هر چه که باشد،در واقع سرپوش و حرکتی انحرافی برای بازی دادن مردم و دور کردن سیبل اعتراض‌های آنان از مسائل و مشکلات جامعه و مسئولان و سرگرم کردن آن‌ها با خیمه‌شب بازی‌های سیاسی شمخانی و جمشیدی بوده است،حقیقت این‌که این ترفندها،حاصل تبانی هر دو جناح بوده و هدف انحراف افکار عمومی از مسائل حاد تلخ کشور و به حاشیه بردن فسادها و سرقت‌های گسترده بانکی و اقتصادی و اجتماعی و خنثی‌سازی انتقادها و اعتراض‌های اجتماعی ضد فقر و فساد و گرانی و بی‌عدالتی بوده که با هوشیاری ملی و روشن‌گری‌های اهالی قلم و هنر و رسانه،افشا و حاشیه و جنجال‌ سازان،رسوا شدند.

نکته جالب،این‌که،جماعت رسوا و افشا شده و عوامل آن‌ها در همه جا و از جمله خانه سیاسی/تجاری سینما و سازمان منحرف و در حال فرو پاشی سینمایی و معاونت رسانه‌ای ارشاد که در بازی سیاسی اربابان خود با شعور ملی نقش داشتند،هم‌چنان به بازی باطل خود با عزت و حرمت،هنر و هنرمندان و حیف و میل پول ملت ادامه می‌دهند و انگار نه انگار که در جنجال‌های شمخانی و جمشیدی نقش داشته و در گمراه کردن مردم،تلاش کرده‌اند.

از اینان و ارباب‌هایشان که جز منافع به چیزی فکر نمی‌کنند،
باید پرسید:آقایان،معنای شرف و غیرت را می‌فهمید یا نه؟

گرچه به قول اوس محمود،آن‌ها وقتی خود فاقد این دو ویژگی هستند،چطور می‌خواهند معنای آن‌ها را بفهمند!